عنوان مقاله :
كتاب جامعِ زبانشناسي فارسي؛ به اهتمام انوشا صديقي و پونه شعباني جديدي؛ انتشارات دانشگاه آكسفورد ، 2018
عنوان به زبان ديگر :
The Oxford Handbook of Persian Linguistics. Anousha Sedighi and Pouneh Shabani-Jadidi (Eds.). 2018. Oxford University Press
پديد آورندگان :
طبيبزاده، اميد پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
كتاب جامعِ زبانشناسي فارسي , نقد كتاب
چكيده فارسي :
يكي از اقبالهاي بزرگ ما ايرانيان اين بوده است كه از ديرباز، يعني از حدود اواسط قرن سوم هجري بدين سو، زبان گفتار و زبان نوشتارمان (شامل زبان ديواني و زبان علم و زبان ادبيات) به هم نزديك بوده است، و اين پيوند طي قرنها و مخصوصاً در يك قرن اخير هرچه بيشتر و مستحكمتر شده است. چنين وحدتي ميان گونههايِ زباني فوق، از يك سو زبان فارسي را بهمرور مبدل به يكي از قويترين مؤلفههاي هويت ملي ايرانيان كرده و از سوي ديگر امكان هرچه بيشتر معيارشدن آن را فراهم آورده است. اما گرايش و عادت نويسندگان و محققان ايراني به ارائۀ تحقيقات خود صرفاً از طريق زبان فارسي، خاصه در يك قرن اخير، بهرغم فوايد عظيمي كه براي ما داشته، سبب شده است تا زبان فارسي و پژوهشهاي دانشمندان ايراني تا حد زيادي مهجور و منزوي باقي بماند و چنانكه بايد در چشم جهانيان ظاهر نشود. روشنفكران ايراني همواره از خود پرسيدهاند كه چرا ادبيات معاصر امريكاي لاتين يا مصر يا تركيه در دنيا شناختهشدهتر و بسيار مطرحتر از ادبيات معاصر فارسي است، درحاليكه كيفيت هنريِ ادبيات معاصر فارسي دستكمي از آثار آن زبانها ندارد؟ شايد يكي از علل اين عقبماندگي را بايد در همين انزواي زبان فارسي و درنتيجه در مهجورماندنِ فرهنگ ايراني در ميان زبانها و ادبيات جهاني جستجو كرد. نويسندگان و پژوهشگران ما در اين يك قرن اخير عادت به فعاليت در حلقه بستۀ زبان فارسي براي مخاطبان خاص و محدود خود داشتهاند و كمتر حاضر بودهاند تا پا از اين دايرۀ بسته فراتر نهند و براي مخاطبان وسيعتري سخن بگويند و بنويسند. يكي از راههاي بيرونآمدن از اين انزوا و شناساندن خود به جهانيان بيگمان اين است كه زبانهاي غربي و مخصوصاً انگليسي را بهخوبي فرا بگيريم و از اين طريق به فرهنگ جهاني متصل بشويم و خود را بيشتر به جهانيان معرفي كنيم. اين عمل چند فايدۀ ديگر هم دارد، منجمله اينكه ما را ناچار ميسازد تا از حيث سطح دانش و استفاده از روششناسيِ علمي و آشنايي با آخرين تحقيقات نظري در هر حوزه، خود را تا بالاترين سطوح جهاني بالا بكشيم، ديگر و مهمتر اينكه باعث ميشود تا پژوهشهاي ارزشمندي را كه به زبان فارسي نگاشته شده است و محققان غربي بهعلت ناآشنايي با زبان فارسي از وجود آنها نامطلع بودهاند، به ايشان معرفي كنيم و آنها را هرچه بيشتر متوجه اهميت و قدرت جامعۀ علمي فارسيزبان سازيم.
غالب نويسندگانِ مقالههاي اين مجموعه ايراني هستند و اين از مهمترين ويژگيهاي آن است زيرا اين نويسندگان علاوه بر آشنايي با جديدترين مباحث علمي و تحقيقات نظري در حوزۀ تخصصي خودشان، با زبان فارسي و مآخذ نگاشتهشده به اين زبان نيز آشنايي كامل داشته و از معرفي و نقد آنها، جز در مواردي، فروگذار نكردهاند. درواقع، آنچه اين كتاب را تا حد زيادي از آثار مشابهِ محققان غربي متمايز و نسبت به آنها برجسته ميسازد، همين آشناييِ بيواسطۀ نويسندگانش با زبان فارسي و با مآخذِ گوناگون و متعددِ نگاشتهشده به زبان فارسي است. ناگفته نماند كه نويسندگان مجموعۀ حاضر غالباً از صاحبنظران حوزۀ كار خود هستند، بهحدي كه بسياري از فصلهاي آن را ميتوان زبدۀ مطالعات مربوط به موضوع هر فصل دانست. در اين نوشتار، بهاختصار به معرفيِ مقالههاي مجموعۀ حاضر ميپردازيم و از بعضي اشكالات ويرايشي آن سخن ميگوييم.
عنوان نشريه :
زبان و زبان شناسي
عنوان نشريه :
زبان و زبان شناسي