تعديل شكاف انتظارات حسابرسي بر اساس استراتژي‌هاي منابع انساني از طريق رويكرد تئوري راف و تئوري خاكستري

Adjustment of Audit Expectation Gap based on Human Resources Strategies through the Rough and Gray Theory

شكاف انتظارات حسابرس در بسياري از كشور ها برحسب تعاريف مختلف ساختار‌هاي متفاوت، مرز‌هاي هر مولفه و عوامل تاثيرگذار هر كدام از آنها مورد تحقيق قرار گرفته‌اند. هدف اين پژوهش بهبود شكاف انتظارات حسابرسي بر اساس استراتژي‌هاي منابع انساني از طريق رويكرد تئوري راف و تئوري خاكستري مي باشد. روش اين پژوهش تركيبي و مبتني بر اقتباس مباني نظري از طريق روش ارزيابي انتقادي، همچنين تحليل دلفي به منظور تاييد شاخص ها و در نهايت تحليل راف و تئوري خاكستري به منظور انتخاب مهمترين گزينه از ميان 5 گزينه ي استراتژي هاي منابع انساني براي حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسي بود. در اين پژوهش كه در بازه زماني يكسال انجام شد، تعداد 10 نفر از دانشياران دانشگاه در رشته هاي حسابداري و حسابرسي در گام هاي مختلف پژوهش مشاركت داشتند. نتايج پژوهش نشان داد، شكاف ادراكي ذينفعان، شكاف عملكردي، شكاف قانوني، شكاف سازماني، شكاف فردي و شكاف دانشي به عنوان بيشترين فراواني در پژوهش هاي مورد بررسي بود كه عامل ايجاد شكاف انتظارات حسابرسان محسوب مي شد. از بين 36 شاخص شناسايي شده مولفه هاي ياد شده، 21 شاخص به عنوان شاخص هايي تاييد شده دلفي مورد بررسي قرار گرفتند كه با تشكيل ماتريس تصميم گيري به كمك 4 نفر از مشاركت كنندگان پژوهش، مشخص گرديد، شاخص تضاد منافع به عنوان مهمترين عامل در ايجاد شكاف انتظارات حسابرسان مطرح هستند كه اين نتيجه بر اساس تحليل راف مشخص گرديد. همچنين بر اساس تحليل تئوري خاكستري مشخص شد، استراتژي هاي توسعه ي منابع انساني به عنوان مهمترين اولويت گزينه هاي كاهش شكاف انتظارات حسابرسان مي باشد كه موسسات حسابرسي مي تواند در تدوين سياست هاي آتي منابع انساني خود به آن به عنوان يك راه كار براي افزايش اطمينان و اعتماد ذينفعان به گزارشات حسابرسي مد نظر قرار دهد.