عنوان مقاله :
روايت شناسي داستان كوتاه «مرثيه براي ژاله و قاتلش» براساس الگوهاي كنشي و شوشي گرمس
پديد آورندگان :
آتش سودا ، محمدعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد فسا , نكوئي ، رضا دانشگاه شيراز
كليدواژه :
روايت شناسي , «مرثيه براي ژاله و قاتلش» , الگوي كنشي , الگوي شوشي , گرمس
چكيده فارسي :
اين مقاله به روايت شناسي داستان كوتاه «مرثيه براي ژاله و قاتلش» نوشته ابوتراب خسروي براساس الگوهاي كنشي و شَوشي گرمس اختصاص دارد. هدف اصلي مقاله يافتن سازههاي داستاني مورد نظر گرمس براي بيان چگونگي تكامل تدريجي پيرفت ها و شكل گيري داستان، مقايسه دو الگوي كنشي و شوشي و بررسي چگونگي عبور از نظام كنشي به نظام شوشي در اين داستان است. الگوي كنشي اين داستان حول كنشهاي ستوان كاووس شكل ميگيرد كه در آن، با نظمي خاص در زنجيرههاي پيماني، اجرايي و انفصالي، براي كسب منفعت در حركتي تجويزي و ازپيش برنامهريزيشده ميكوشد بر ابژه ارزشي تأثير بگذارد و كنشيارها و ضدكنشگرها نيز بهنوبه خود، شرايط تسهيل يا دشوار سازي كنش قهرمان را فراهم ميكنند. در الگوي شوشي داستان، درمييابيم كه چگونه كنشگران و ابژه ارزشي در چرخه گفتماني به ابژه ارزشي و شوشگر تبديل ميشوند و شوشگر بدون اينكه ازپيش برنامهاي داشته باشد، در برخورد با ابژه ارزشي و پس از طي فرآيندهاي حسيـادراكي و ابعاد ديگر گفتمان، دچار وضعيتي جديد ميشود كه آن را ميتوان حركت بهسوي وصال معشوق ناميد. به اين ترتيب، اين نتيجه بهدست ميآيد كه در اين استحاله گفتماني، رابطه بين كنشگران با يك دگرگوني تدريجي در پيرفت هاي پنجگانه بازتعريف مي شود و گفتمان تثبيتشده كنشي به گفتمان ترديد و تغيير شوشي ميرسد.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني