شماره ركورد :
1083903
عنوان مقاله :
مقايسه معيارسازي زبان فارسي در دوره‌هاي پيش و پس از مشروطه
پديد آورندگان :
سارلي ، ناصر قلي دانشگاه خوارزمي , بيات ، حسين دانشگاه خوارزمي , عدمي ، فريبا دانشگاه خوارزمي
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
205
تا صفحه :
234
كليدواژه :
زبان معيار , معيارسازي زبان , برنامه‌ريزي زبان , زبان فارسي , مشروطه
چكيده فارسي :
معيارسازي زبان از دو شكل كلّي پيروي مي‌كند؛ گاهي زباني بدون دخالت مستقيم زباني و تحت تأثير عوامل گوناگون فرهنگي، سياسي و اجتماعي معيار مي‌شود و پايگاه معياري خود را حفظ مي‌كند و گاه اين روند با نوعي برنامه‌ريزي و تدابير ازپيش‌انديشيده همراه است. معمولاً اين دو شكل در روندهاي معيارسازي زبان‌ها با هم در كارند و از‌اين‌رو، اين دو شكل را نه انواع معيارسازي كه وجه‌هاي مختلف آن مي‌ناميم. در اين مقاله با مقايسۀ معيارسازي زبان فارسي در دوره‌هاي پيش و پس از مشروطه مي‌كوشيم جنبه‌هاي مختلف معيارسازي برنامه‌ريزي‌شده در دورۀ معاصر را تبيين كنيم. هدف اصلي، روشن شدن جنبه‌هاي آگاهانه معيارسازي زبان فارسي در دورۀ معاصر در پرتو مقايسۀ آن با دورۀ پيش از مشروطه و فراهم كردن زمينۀ نقد برنامه‌ريزي براي معيارسازي زبان در دورۀ معاصر است. مقايسۀ اين دو دوره با مروري بر زمينه‌هاي تاريخي، فرهنگي و اجتماعي مؤثر بر زبان همراه است و بر بنياد ديدگاه هاگن دربارۀ مراحل معيارسازي صورت پذيرفته است. معيارسازي در دورۀ پيش از مشروطه گرچه گاه با برنامه‌ريزي‌هايي همراه است و برخي فعاليت‌هاي معيارسازي پشتوانه‌اي از بصيرت زباني، اجتماعي و فرهنگي دارد، در مجموع نوعي معيارسازي طبيعي به ‌شمار مي‌رود؛ بدين معنا كه وجه برنامه‌ريزي‌شده معيارسازي بر آن حاكم نيست. دورۀ پس از مشروطه، دورۀ معيارسازي برنامه‌ريزي شده است؛ هرچند برخي فعاليت‌هاي برنامه‌ريزي‌شده در اين زمينه با توفيق همراه نيست و درمقابل، برخي روندهاي طبيعي زبان فارسي را در پايگاه معيار حفظ مي‌كند. اين مقاله در بررسي خود ديدگاهي كلان برگزيده است و بر بنياد نظريه‌هاي «زبان‌شناسي اجتماعي» و «جامعه‌شناسي زبان» استوار است.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
لينک به اين مدرک :
بازگشت