عنوان مقاله :
نظام خوانش و تفسير حكايت در منطقالطير
پديد آورندگان :
محمدي كله سر ، عليرضا دانشگاه شهركرد , موسايي ، سوسن دانشگاه شهركرد
كليدواژه :
منطقالطير , تفسير , خط داستاني , كنشگر , قوانين متن
چكيده فارسي :
يكي از اهداف روايت شناسي كه معمولاً در پژوهش هاي زبان فارسي از آن غفلت مي شود، بررسي نظامي است كه فهم يك مفسر يا گفتمان از حكايت براساس آن شكل مي گيرد. در همين راستا، هدف مقاله حاضر معرفي فرايند شكل گيري تفسير حكايت هاي منطق الطير عطار است. در اين بررسي، نقش عطار در مقام خواننده/ مفسر پررنگ تر از نقش وي در جايگاه نويسنده حكايت است. پژوهش حاضر درپي پاسخ به اين سؤال است كه آيا در خوانش و تفسير حكايت در منطق الطير مي توان نظامي تبيين پذير و مرتبط با تلقي خاص عطار از عرفان تشخيص داد. شيوه اين مقاله براي دستيابي به نظام تفسيري عطار عبارت است از ايجاد تناظر ميان برخي ويژگي هاي ساختاري حكايت هاي درونه اي با تفاسير عطار از آن حكايت ها. بر اين اساس، مي توان گفت مفهوم نيستي، به عنوان محور عرفان عطار، بر نظام تفسير حكايت ها اثري آشكار داشته است. عطار در برخورد با خطوط داستاني متعدد موجود در ساختار حكايت، خطي را براي ارائه تفسير برمي گزيند كه دربردارنده مفهوم نيستي يا يكي از وجوه معنايي آن باشد. قوانين موجود در ساختار اين خط داستاني نيز متأثر از همين وجوه هستند؛ بنابراين كنشگران حكايت ها نيز ملزم به تبعيت از اين نوع قوانين مي شوند. از سوي ديگر، تفسير حكايت مبتني بر كنشگرهايي است كه كنشي بهمعناي فاعلي انجام نمي دهند و بيشتر نقشي انفعالي دارند تا فاعلي. قوانين و كنشگرهاي مورد توجه عطار در فرايند تفسير حكايت، مقولاتي ساختاري هستند كه الگو يا گفتمان حاكم بر ذهن عطار را در خوانش داستان آشكار مي كنند.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي