عنوان مقاله :
تحليل نحوي حالت دهي كنائي در منتخبي از زبانهاي ايراني: رويكردي كمينه گرا
پديد آورندگان :
شفايي ، ايفا پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي , دبيرمقدم ، محمد دانشگاه علامه طباطبايي - گروه زبان شناسي
كليدواژه :
انطباق دوگانه , حالت دهي كنائي , حالت ذاتي , حالت ساختاري , حالت دهي وابسته
چكيده فارسي :
بررسي حاضر، به صورت بندي حالتدهيِ كنائي در زبان هاي تاتي، تالشي و وفسي بر پايه چارچوبي كمينهگرا ميپردازد. انطباق در زبان هاي مورد اشاره دوگانه است. به اين مفهوم كه در بندهاي لازم و بندِ متعديِ زمانِ حال، فاعل در حالت مستقيم بوده و فعل با فاعل مطابقه ميكند. اين در حالي است كه در بندهاي متعدي زمان گذشته، فاعل در حالت غيرفاعلي بوده و فعل با فاعل مطابقه وندي ندارد. در عوض، واژه بست، وظيفه ارجاع به فاعل متعدي را بر عهده دارد. در اين راستا، پس از معرفي ديدگاه هاي مطرح در پيوند با حالتدهي كنائي نشان خواهيم داد كه اين نوع حالتدهي در زبان هاي ايراني نوعي حالتدهي ساختاري است و در قالب حالتدهي ذاتي، قابل صورت بندي نيست. در اين راستا، مباني نظري مارك بيكر (Baker, 2015) كه با تكيه بر مفاهيم نحوي، نسخه جديدي از نظام حالتدهي وابسته (Marantz, 1991) را ارائه ميدهد، به كار گرفته شده است. اين رويكرد، قادر است بر پايه نظريه فازها به نحو كمينهاي، حالتدهي كنائي در بندهاي متعدي زمان گذشته را صورت بندي كند.