عنوان مقاله :
واكاوي ساختاري و زيباشناختي نفثهالمصدور
پديد آورندگان :
محجوب ، فرشته دانشگاه پيام نور
كليدواژه :
نفثهالمصدور , تحليل ساختاري , زيباشناسي , عناصرداستان , موسيقي كلام
چكيده فارسي :
ساختارگرايي، مطالعه دقيق يك اثر و كشف چارچوب حاكم بر آن است كه هدف از آن، يافتن واحدهاي يك اثر و كشف ارتباط بين آنهاست. ساختارگرايان تمام پديدهها و رخدادهاي عالم را داراي ساختارهاي مشخص ميدانند و بر همين اساس به بررسي اين ساختارها و اجزاي تشكيلدهنده آنها و ارتباط اين اجزاء با يكديگر ميپردازند. در ادبيات، ساختارگرايي عبارت از تحقيق در ساختارهاي آثار ادبي و شناخت انواع اين آثار است. اين تحقيق هم درباره ادبيات به عنوان يك كل و هم يك نوع ادبي و سرانجام يك اثر ادبي ميتواند باشد. امروزه با گسترش مباحث جديد ادبي و انطباق علمي آن با متون كهن و جديد، كشف روابط اجزاء، عناصر و تحليل ساختارگرايانه يك اثر ادبي بر اهميت آن افزوده و تحليل انديشههاي خالق آن را عينيتر و ملموستر ساخته است. در زمره نمونههاي منثور و در خور تعمّق متون ديرياب ادب فارسي، نفثهالمصدور زيدري نسوي منشي دربار سلطان جلالالدين منكبرني، آخرين پادشاه سلسله خوارزمشاهيان است. اين كتاب سواي اهميّت تاريخي به دليل صحنهپردازيهاي دقيق مؤلف در باب حمله خانمانسوز مغول و شيوه روايي حوادث جانكاه آن كه به شيوه نقل داستانهاي نوين ماننده است، اثري متفاوت و ارزشمند و از منظر عناصر متشكله يك داستان قابلتحليل با الگوهاي ساختارگرايي است. پژوهش حاضر درصدد است ضمن ترسيم ابعاد زيباشناختي و موسيقي سيّال نفثهالمصدور به عنوان يك اثر متكلّف اما پرمعنا، به واكاوي ساختاري آن بپردازد.