عنوان مقاله :
بررسي و تحليل طرحوارههاي استعاري تصوري در قصايد سينيه بحتري و احمد شوقي
پديد آورندگان :
صيادي نژاد ، روح الله دانشگاه كاشان , اقبالي ، عباس دانشگاه كاشان , بابلي ، الهام دانشگاه كاشان
كليدواژه :
بحتري , احمد شوقي , زبانشناسي شناختي , استعاره تصوري
چكيده فارسي :
استعاره در رويكرد قديمي و كلاسيك خود لفظ محور است و كاركردي زيبايي شناختي و هنري دارد و حضور آن فراتر از زبان ادبي نيست، درحاليكه نگاه به استعاره در زبانشناسي شناختي نگاهي مفهوم محور و نه لفظ محور است. جورج ليكاف و مارك جانسون آن را وسيلهاي براي تفكر و انديشه به شمار ميآورند كه در رفتارهاي انسان از جمله رفتار زباني وي جاري است. مقاله حاضر ميكوشد با توجه به مكتب ادبيات تطبيقي آمريكايي به واكاوي و تحليل است استعارههاي تصوري در دو سينيه بحتري و احمد شوقي بپردازد. نتايج بررسي حاكي از اين است كه دو شاعر با به كارگيري طرحوارههاي تصوري سه گانه (حجمي، قدرتي و حركتي) به خوبي توانستهاند، مفاهيم انتزاعي و مجرد را از طريق مفاهيم عيني، مفهومسازي نمايند. با تامل در دو سروده چنين استنباط ميشود كه الگوهاي فرهنگي مشتركي مبناي طرح استعارههاي مفهومي – تصوري آنان است، به طوريكه هر دو شاعر با استفاده از تجربيات روزانه و حوادثي كه در پيرامون خود شاهد بودهاند، مفاهيمي غير قابل لمس يا انتزاعي را توانستهاند به خوبي به تصوير بكشند. همچنين به كارگيري طرحوارههاي سه گانه در سينيه بحتري علي رغم حجم پايين آن در مقايسه با سينيه احمد شوقي بيشتر و دقيقتر است.