عنوان مقاله :
بلاغت ساختهاي نحوي نشاندار در اشعار نيمايي اخوان ثالث
پديد آورندگان :
سارلي ، ناصرقلي دانشگاه خوارزمي , باقري ، بهادر دانشگاه خوارزمي , صادقي ، شيرين دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
خوان ثالث , شعر نيمايي , ساخت نشاندار نحوي , بلاغت , نحو
چكيده فارسي :
رابطۀ دستور زبان و بلاغت سخن، هنوز به قدر كفايت در زبان فارسي به طور عام و زبان شعري به طور خاص بررسي و تحليل نشده است. هرچند قاعدتاً رابطۀ ساختهاي نحوي و بلاغت در زبان شعر، تابعي از همين رابطه در كاربرد عادي زبان است، خودآگاهي و معناداري كاربرد برخي ساختهاي نحوي در شعر را نميتوان ناديده گرفت. هنر شاعران در پرداخت ساختهاي نحوي متنوّع بهگونهاي كه با بافت و بلاغت سخن تناسب يابد، چنان آشكار است كه توجّه منتقدان ادبي و عالمان نحو را برانگيخته است؛ امّا هنوز براي يافتن روش و چارچوبي جامع كه اين هنر نحوي و بلاغي را بهدرستي صورتبندي و تحليل كند، راه درازي در پيش است. هدف مقالۀ حاضر آن است كه نشان دهد اخوان ثالث چگونه ساختهاي دستوري و نحوي نشاندار مختلف و متنوّع را با ملاحظۀ بافت زباني و موقعيتي در خدمت القاي معني و پيام مورد نظر خويش قرار ميدهد. از اين رو، برخي ساختهاي نحوي نشاندار اشعار نيمايي اخوان ثالث را تحليل ميكند تا ضمن نشان دادن جزئياتي از هنر شاعري او در حوزۀ نحو و بلاغت، در يافتن روش و چارچوب يادشده نيز سهمي ايفا كند. در ميان ساختهاي نشاندار نحوي، بيشتر بر جابهجايي اجزاي جمله و تغييرات آرايش نحوي تمركز شده است. در تحليلها از برخي مفاهيم نظري چون نشاندار/ بينشان (از دانش نحو)، اطّلاع نو/ كهنه (هليدي)، مبتداسازي و تغيير آرايش واژگاني (زبانشناسي نقشگرا) و روش جرجاني در مقايسۀ ساختهاي خاص نحوي با ساختهاي عادي بهره بردهايم. در اين مقاله با روش پژوهش كيفي و با تحليل شواهد شعري و نحوي نشان دادهايم كه چگونه اخوان با خودآگاهي، برخي ساختهاي نحوي را بهطور معناداري در خدمت القاي معني و جلب توجّه مخاطب قرار ميدهد و زبان فارسي چه ظرفيت بالقوّه بزرگي در اين زمينه در اختيار كاربران خود ميگذارد.
عنوان نشريه :
مطالعات زباني و بلاغي
عنوان نشريه :
مطالعات زباني و بلاغي