طراحي و تبيين مدل تعاملي چالش‌هاي رويكرد متعارف در راهبرد و درس‌آموزي سازماني منتج از آن در عصر عدم قطعيت (موردمطالعه: بنگاه چندرشته‌اي دفاعي)

سرعت تغييرات محيطي و افزايش ميزان انعطاف‌پذيري و پيش‌بيني ناپذيري محيط هاي كسب وكار، كارآمدي و اثربخشي تدوين راهبرد با رويكرد متعارف را به شدت كاهش داده است. چراكه واقعيت هاي ترديدناپذير و پيش فرض هاي اساسي رويكرد متعارف به راهبرد، خدشه دار شده و با اشكالات اساسي روبه رو است كه ديگر جوابگوي رقابت و برتري در عصر عدم قطعيت نيست. مقاله حاضر مي كوشد تا با شناسايي و تبيين اشكالات و چالش هاي رويكرد متعارف در راهبرد و نيز آموزه هاي سازماني مربوط به تعديل، تصحيح و تكميل رويكرد متعارف، مدلي تعاملي و ساختاري را طراحي كند. در اين بررسي، براي طراحي و تبيين مدل تعاملي مورد نظر، ضمن انجام مطالعات كتابخانه اي، مبتني بر روش تحليل محتواي كيفي و كدگذاري نظري، به انجام مصاحبه نيمه‌ساختاريافته در 21 صنعت از يك بنگاه چندرشته اي دفاعي پرداخته شد. بر اين اساس، نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده هاي كيفي كه روايي آن توسط اساتيد و خبرگان دانشگاهي تاييد شد؛ درقالب 2 سازه اصلي، 11 مولفه كليدي و 37 گويه، نشان داده شد. همچنين، بررسي برازش و اعتبار قابل قبول روابط ترسيمي در مدل تعاملي پيشنهادي، بر اساس الگوريتم مدل سازي معادلات ساختاري سرانجام يافت. نتايج كاربرد روش شناسي اين تحقيق، گواه اين مهم است كه دو مولفه مزيت رقابتي پايدار و نيز تصلب فرايندي، به عنوان اصلي ترين چالش هاي رويكرد متعارف و دو مولفه عمل گرايي و نيز انعطاف‌پذيري، به عنوان كليدي ترين آموزه هاي سازماني منتج از  چالش ها در عصر عدم قطعيت، در بنگاه چندرشته اي دفاعي موردمطالعه، شناخته شدند.