تاثير فرهنگ بر تجربه عواطف، استرس، صفات شخصيت و سلامت روان: يافته هاي حاصل از مطالعات بين فرهنگي

The Influence of Culture on the Experience of Affects, Stress, Personality Traits, and Mental Health: Findings from Cross- Cultural Studies

فرهنگ به صورت هاي مختلفي روي پديده هاي روان‌شناختي اثرگذار است. در اين مقاله، ابتدا چهارچوبي كلي براي بررسي رابطه فرهنگ و شخصيت ارائه شده است، سپس گزارش چهار مطالعه بين فرهنگي در اين چهارچوب ارائه شده است. به نظر مي رسد فرهنگ ايراني روي طبقه بندي صفات شخصيت و فرايندهاي روانشناختي موثر در مقابله با استرس و سلامت رواني اثرگذار است. رابطه عواطف مثبت و منفي با سلامت رواني در فرهنگ ايراني با فرهنگ سوئدي متفاوت است. در فرهنگ ايراني، عواطف مثبت و منفي به يك ميزان روي سلامت رواني اثرگذارند؛ ولي در فرهنگ سوئدي عواطف مثبت نقش بيشتري روي سلامت رواني دارد. دانشجويان ايراني براي مقابله با استرس بيشتر از فرايندهاي اوليه و دانشجويان سوئدي از فرايندهاي ثانويه استفاده ميكنند ولي استرس تحصيلي در دانشجويان ايراني كمتر از دانشجويان سوئدي است. مي‌توان نتيجه گيري كرد كه ويژگي هاي شخصيتي، تجربه استرس و مقابله با استرس در دو فرهنگ ايران و سوئد به رغم شباهت كلي، يك سري تفاوت ها نيز دارد. از اين روي سياست گذاري ها در سطح عمومي و تدوين برنامه هاي تغيير رفتار در سطح هر كشور بايد متاثر از شباهت ها و تفاوت هاي فرهنگي باشد

Culture influence psychological phenomena in different ways. In this article, we introduce a framework for studying relationship between culture and psychological phenomena and presented findings from some cross-cultural studies in this framework. It seems the definition and classification of personality traits, the experience of stress and mental health moderated by culture. The associations between positive and negative affects and mental health was different among Iranian and Swedish culture. In Iranian culture, both kind of affects was associated with mental health, whereas in Swedish culture, only positive affect was associated with mental health. Iranian students more used primary process against stress, whereas Swedish students more used secondary process. In addition, academic stress among Iranian students was less than Swedish students. It could conclude that there were some similarities and differences between Iranian and Swedish culture in personality traits, experience of anxiety, and coping with stress. Therefore, any policy making in global level and designing behavioral change strategies in national level should be influenced by these cultural similarities and differences.