مقايسه اثربخشي روش مشاوره مسير شغلي مبتني بر نظريه شناختي-اجتماعي بر خودكارآمدي تحصيلي

The effectiveness of social cognitive career counseling on academic self - efficacy

زمينه: يكي از راه­ هاي افزايش و بهبود عملكرد تحصيلي خودكارآمدي دانش ­آموزان در امر تحصيل است از اين رو سؤال اصلي تحقيق اين است كه آيا روش مشاوره مسير شغلي مبتني بر نظريه شناختي اجتماعي بر روي آن اثربخش است؟ هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسي اثربخشي روش­ مشاورۀ مسير شغلي مبتني بر نظريۀ شناختي-اجتماعي بر خودكارآمدي تحصيلي دانش­ آموزان بود. روش: روش پژوهش نيمه­ تجربي با طرح پيش‌آزمون، پس‌آزمون و پيگيري با دو گروه آزمايش و دو گروه گواه بود. جامعۀ پژوهش شامل كليۀ دانش­آموزان متوسطه دوم شهرستان شهريار است. نمونۀ پژوهش80 دانش ­آموز (40 دختر و 40 پسر) انتخاب شدند و به ‌صورت تصادفي به چهار گروه (دو گروه مداخله و دو گروه گواه) تقسيم شدند. ابزار پژوهش، مقياس خودكارآمدي تحصيلي بود. يافته‌ها: نتايج حاصل از تحليل واريانس مكرر نشان دادند كه تأثير شيوۀ مشاورۀ مبتني بر نظريۀ شناختي-اجتماعي بر خودكارآمدي تحصيلي معني ­دار بود و همچنين آزمون مقايسه­ هاي زوجي شفه در سه مرحلۀ پيش­ آزمون، پس ­آزمون و پيگيري نشان داد كه ميانگين­ ها در پس­ آزمون افزايش‌يافته (0/01>p) و تا پيگيري ثبات داشته است. شيوۀ مشاورۀ مسير شغلي مبتني بر نظريۀ شناختي-اجتماعي بر خودكارآمدي تحصيلي تأثيرگذارند. نتيجه‌گيري: مي­ توان با شناسايي افراد داراي خودكارآمدي پايين و شركت دادن آنها در جلسات مشاورۀ شناختي-اجتماعي به بهبود كيفيت آموزش و رسيدن به اهداف سيستم آموزشي كمك نمود و زمينۀ استفادۀ هر چه‌بهتر افراد از توانمندي­ ها و استعداد­ هاي بالقوه و بهبود عملكرد را فراهم نمود.

Background: one of the main ways of improving academic performance is increasing self efficacy in children. Aims: The present study was carried out in order to examine the effectiveness of social cognitive career counseling on academic Self-efficacy among students. Method: The present quasi-experimental study was carried out using a pretest, posttest, follow-up design with two intervention groups and two control groups. The statistical population included all students attending Secondary high schools in Shahriar, Iran. The study sample consisted of 80 students (40 girls and 40 boys) who were randomly assigned to 4 groups (two groups of social cognitive intervention and two control groups). The study instrument was Academic Self-Efficacy Scale. The results of repeated ANOVA indicated that social cognitive career counseling had a significant effect on academic self-efficacy. Results: Moreover, Scheffe’s paired-comparisons test in three phases of pretest, posttest, and follow-up showed that the means had an increase in the posttest (p<0.01) and remained the same until the follow-up phase. Social cognitive career counseling has a significant effect on academic self-efficacy. Conclusions: By identifying individuals with low self-efficacy in career counseling method based on social cognitive theory meetings, it is possible to help improving the quality of education and achieve educational goals, and help them to make better use of their abilities and potential talents in order to get better performance.