احساسات و نوسانات تقاضاي كل در ايران: يك ديدگاه الگوي تعادل عمومي پوياي تصادفي

ادبيات مربوط به احساسات نسبتاً جديد است. در اين پژوهش سعي شده است كه اثر احساسات در اقتصاد ايران در قالب ارائه يك الگوي تعادل عمومي پوياي تصادفي كينزي جديد بررسي شود. دو مدل در حالت‏هاي با و بدون احساسات براي اقتصاد ايران در نظر گرفته و ضرايب الگوي پيشنهادي با استفاده از روش مقداردهي و بهره‏گيري از آمار فصلي اقتصاد ايران در دوره 1384-1394 برآورد شده و نشان داده است كه در حضور احساسات چگونه تكانه‏هاي تصادفي، متغيرهاي اصلي اقتصاد كلان را تحت تأثير قرار مي‏دهند. همچنين براي انطباق هرچه بيشتر الگو با دنياي واقعي و با توجه به اهميت و نقش چسبندگي‏ها در اثرگذاري متغيرهاي اسمي بر توليد، چسبندگي قيمت‏ها در الگو وارد گشته است. در ادامه چگونگي واكنش متغيرهاي كلان اقتصادي در قبال تكانه‏هاي مختلف مورد ارزيابي قرار گرفته‏اند. نتايج به‌دست‌آمده از بررسي توابع واكنش آني نشان داد كه تأثير اوليه همة تكانه‏ها بر روي توليد مثبت بوده، فقط تأثير تكانه‏هاي تورم هدف و سياست پولي بر تورم مثبت است و بقيه تكانه‏ها اثر منفي دارند. اين تكانه‏ها همچنين اثرات متفاوتي بر ديگر متغيرهاي كلان اقتصادي داشته‌ و مقايسه دو مدل با و بدون در نظر گرفتن احساسات نشان‏دهنده تفاوت در نحوه اثرگذاري اين دو حالت بوده است.