چرخش فرهنگي در جغرافيا و تأثيرات آن بر رشتۀ جغرافياي سياسي

Cultural Turn in Geography and its Impacts on the Field of Political Geography

مقدمه: چرخش فرهنگي مجموعه‌اي از تحولات فكري است كه از اواخر دهه 1980 حوزه صلاحيت رشته جغرافيا را گسترده‌تر كرده و منجر به محوري شدن مسائل فرهنگي در جغرافياي انساني شده است. دو نوع چرخش فرهنگي وجود دارد. نوع اول اشاره به نظريه‌پردازي در مورد جهان دارد؛ درحالي‌كه در نوع دوم، فرهنگ به‌عنوان «يك شيوه تفكر و دانستن» در نظر گرفته مي‌شود. اهداف: با توجه به اهميت بحث چرخش فرهنگي براي رشته جغرافياي سياسي و با توجه به وجود خلاء ادبيات فارسي در اين زمينه، مقاله حاضر به بررسي تأثيرات چرخش فرهنگي بر رشته جغرافياي سياسي مي‌پردازد. مواد و روشها: اين مقاله از روش «توصيفي - تحليلي» استفاده مي‌كند. با توجه به ماهيت موضوع روش گردآوري اطلاعات به شيوه كتابخانه‌اي و اينترنتي است. به‌اين‌ترتيب كه اطلاعات موردنياز از كتاب‌ها و مقالات استخراج و طبقه‌بندي‌شده و سپس به شيوه كيفي، به تجزيه‌وتحليل آن‌ها پرداخته‌شده است. نتيجه گيري: در جغرافياي سياسي متأثر از فرهنگ، «سياسي» معنايي فراتر از معناي متعارف سياست رسمي مي‌يابد. در اين زمينه جغرافياي سياسي به تشخيص و نشان دادن تأثيرات متقابل «نشانه‌ها» و «نمادهاي» فرهنگي از يك‌سو و «اعمال سياسي» از سوي ديگر مي‌پردازد و بهويژه بر «معنا» و نزاع بر سر معنا و گفتمان تمركز مي‌شود. چرخش فرهنگي سه تأثير عمده بر رشته جغرافياي سياسي داشته است، اول، صورت‌بندي مجدد مفاهيم و موضوعات رشته جغرافياي سياسي بر اساس لنز فرهنگي؛ دوم، تمركز بر موضوعات جديدي مانند سياست فرهنگي كه تا قبل از دهۀ 1980 موردتوجه نبودند؛ و سوم، توجه به فرهنگ ازنظر توليد دانش جغرافياي سياسي. در اين زمينه به‌نقد و تحليل ساخت اجتماعي دانش توسط گروه‌هاي اجتماعي قرارگرفته در متن‌هاي زماني- مكاني خاص و فرهنگ‌هاي خاص پرداخته مي‌شود. به عبارت ديگر يك ارزيابي از دانش جغرافياي سياسي بر اساس فرهنگ افرادي كه اين دانش را توليد كرده‌اند، انجام مي‌شود

Introduction and Background Cultural turn is a collection of intellectual development that from the late 1980s has expanded the scope of geography and it has led to the centering of cultural issues in human geography. There are two types of cultural turn: the first one refers to theorizing about the world, while the second one is more philosophical and abstract. In second type culture is regarded as “as a way of thinking and knowing”. Aims Considering the importance of cultural turn for the field of political geography, and this fact that this issue has not been touched upon in Persian, the present paper addresses the impacts of cultural turn on the field of political geography. Methodology The present study uses “analytic-descriptive” approach as it methodology. Due to the nature of the topic, data was collected through library and internet research. The required information was extracted from books and papers and categorized, and then was analyzed qualitatively. Conclusion In political geography affected by culture, “political” has a meaning beyond the conventional meaning of official politics. In this regard political geography recognizes and represents the mutual effects of cultural “signs” and “symbols” on one hand, and “political acts” on the other. In this regard, in particular, the focus is on “meaning” and the struggle for meaning and discourse. The result of paper shows that cultural turn has had three main impacts on political geography. The first one is reformulation of the concepts and subjects of political geography from a cultural lens. The second impact is focus on new issues, such as cultural politics, which were not taken into consideration before 1980s. The third effect is attention to culture from the viewpoint of generating knowledge of political geography. In this respect, the social construction of knowledge by social groups in special time-place contexts and cultures is criticized and analyzed. In other words, political geography is evaluated on the basis of the culture of individuals who have generated this knowledge.