مسألۀ شر و معناي زندگي

مسألۀ شر از مهم‌ترين دغدغه‌هاي فكري و عملي انسان است كه كليت حيات مادي و معنوي او را تحت تأثير قرار داده و مي‌تواند در معنا يا بي‌معنايي آن نقشي بنيادين داشته باشد. جنبۀ مابعدالطبيعي شرور كه از علت وجودي يا عدمي بودن آن‌ها سؤال مي‌كند و نيز دو نوع طبيعي و اخلاقي شرور كه كاركرد آن‌ها را در جهان طبيعت و در ارتباط با زندگي انسان عاقل و مختار نشان مي‌دهند، به اهميت و پيچيدگي مسألۀ شرور مي‌افزايند. در اين زمينه پاسخ‌هايي متعدد ارائه شده‌اند كه تلاش دارند با تأكيد بر ويژگي‌هايي چون: عدمي يا وجودي بودن شرور، ضرورت شرور براي تحقق خيرات بيشتر، ملازمت شرور با اختيار انسان و ذاتي بودن آن‌ها نسبت به جهان طبيعت و نسبي بودن شرور، فلسفۀ شرور را تبيين نمايند. در اين تحقيق تلاش مي‌شود با نظر به سه مؤلفۀ مهم معناي زندگي؛ يعني: هدف، ارزش و كاركرد زندگي و نيز جايگاه و نقش انسان در آن و با استفاده از آموزه‌هاي اسلامي نشان داده شود كه اگر در حل مسألۀ شرور، جامع‌نگري مابعدالطبيعي و استفاده از آموزه‌هاي الهي، مورد نظر قرار گيرد، مي‌توان به فهم نسبتاً معقول ازآن‌ها دست يافت كه نه تنها نافي معناي زندگي انسان نيست، بلكه براي آن، معنايي با محتواي بنيادين فراهم مي‌سازد؛ يعني هدف الهي زندگي و ارزش و كاركردهاي آن و نقش شايستۀ انسان در آن بازتعريف مي‌گردد.