عنوان مقاله :
نگرشي نوين به مسئلهي هنر با محوريت نمادشناسي در آراء فلسفي افلاطون و ملاصدرا
پديد آورندگان :
محمدي محمديه ، زهرا دانشگاه فردوسي مشهد , علمي سولا ، محمد كاظم دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده الهيات - گروه فلسفه , كهنسال ، عليرضا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه فلسفه و حكمت
كليدواژه :
هنر , ايده , نماد , تصوير , تقليد
چكيده فارسي :
افلاطون و ملاصدرا هيچيك واژه نماد را در آراء خود به كار نبردهاند، اما بر اساس اصل حكايتگري و توجه به مباني فلسفي دو فيلسوف ميتوان جايگاه نماد را در انديشهي آن دو تحليل كرد. با ابتنا بر اهميت نظريهي ايده و كيفيت محاكات مورد نظر افلاطون، چنين برداشت ميگردد در انديشهي وي نماد امري است كه به نحو تشابهي خاص برمبناي رابطهي «بهرهمندي»، نشانگر ايده ميباشد. در انديشهي ملاصدرا نيز با تأمل در كيفيت حكايتي كه برخاسته از مبانيِ فلسفي وي، يعني اصالت و تشكيك وجود و نيز نحوهي محاكات در روابط علي است ميتوان نماد را امري دانست كه از امر نمادينهشدهاي حكايت ميكند كه علت آن است و نماد به حكم هويت رقيقتي و تشابه ظليِ حقيقي از آن محاكات دارد. اين پژوهش بر آن است تا با اتكاء به روشي تحليلي ضمن تبيين جايگاه نماد در نگرش دوفيلسوف، هنر را با نگرش نمادشناسي مورد تدقيق قرار دهد. با تحليل نمادشناسي در انديشهي دو فيلسوف،در عين واگرايي مباني فكريِ آن دو، نوعي همگرايي در ارتباط با نمادشناسي و بسط آن در حوزهي هنر ميتوان يافت كه نوعي تحول از بُعد فلسفي را نسبت به هنر برميتابد و اين رويكرد به سنجش و شفافسازي جايگاه هنر در انديشهي آنها ميانجامد.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي عقلي نوين
عنوان نشريه :
پژوهشهاي عقلي نوين