عنوان مقاله :
تحليل اسطورۀ زال در شاهنامه براساس نظريات يونگ
پديد آورندگان :
سلامت باويل ، لطيفه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه ادبيات فارسي
كليدواژه :
اسطوره , يونگ , شاهنامه , زال
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر خوانش دوبارۀ يكي از داستانهاي شاهنامه به عنوان يكي از متون ادبي كهن از ديدگاه كارل گوستاو يونگ(19611875) روانشناس و نظريهپرداز قرن بيستم است. تحقيقات و يافتههاي او در قلمرو اساطير، دستمايۀ منتقدان بسياري براي بررسي آثار ادبي قرار گرفته است. در اين پژوهش اسطورۀ زال براساس نظريات يونگ به روش توصيفي تحليلي مورد مطالعه قرار گرفته و مفاهيم اساسي انديشه يونگ مانند: فرآيند فرديت، خود، خودآگاه، ناخودآگاه همچنين كهن الگوهايي نظير قهرمان، سايه، پرسونا، پيردانا، آنيما، آنيموس و مادر ارزيابي شده و چگونگي تبلور هريك در اين داستان به عنوان مسئلۀ اصلي تحقيق مشخص و به موقعيتهاي كهنالگويي نظير تولد دوباره نيز اشاره شده است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد كه طبق نظريات يونگ اسطورهها شايد دستخوش تحول و دگرگوني شوند، امّا هرگز از بين نميروند و محتواي آنها به صورت مستمر در شكلهاي گوناگون ظهور مييابد. در اسطورۀ زال، سيمرغ بيانگر كهنالگوي مادر، سام نمود كهنالگوي سايه، كه تحول او را به پرسونا شاهد هستيم، رودابه نمود آنيما و زال تبلور كهنالگوي قهرمان است كه پس از دشواريها و گذر از آزمونهاي فراوان تولدي دوباره مييابد و در نيمۀ دوم زندگياش كهنالگوي پير دانا محسوب ميشود. ضمن آنكه شخصيت زال در چارچوب فرآيند فرديت قابل تأويل است. نتيجه نشان ميدهد كه با استفاده از اين شيوۀ تحليل ميتوان درك بهتري از اسطورهها داشت.