شماره ركورد :
1088906
عنوان مقاله :
تأثير رويكردهاي مردم‌شناسانه انتشارگرايي، كاركردگرايي و ساختارگرايي بر باستان‌شناسي اسلامي با تحليلي انتقادي بر تعاريف و روش‌شناسي‌ها
پديد آورندگان :
وفايي ، آرمان دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه باستان شناسي , اسماعيلي جلودار ، محمداسماعيل دانشگاه تهران - گروه باستان شناسي
تعداد صفحه :
32
از صفحه :
149
تا صفحه :
180
كليدواژه :
باستان شناسي اسلامي , تاريخچه , انتشارگرايي , كاركردگرايي , ساختارگرايي
چكيده فارسي :
باستان‌شناسي اسلامي به مثابه ابزاري براي شناخت فرهنگ، هنر و تمدن سرزمين‌هاي اسلامي است و مراحل مختلف تطورات فكري خود را از سر گذرانده و موجوديتي فرهنگي است كه مي‌تواند از عوامل مختلف فرهنگي تأثير پذيرد. نوع نگاه به اسلام و فرهنگ اسلامي مي تواند بر چند و چون باستان شناسي اسلامي تأثيرگذار باشد. پرسش اصلي پژوهش حاضر، اين است كه رويكردهاي انتشارگرا، كاركردگرا و ساختارگرا به فرهنگ اسلامي چگونه بر باستان‌شناسي اسلامي تأثير گذاشته است؟ به اين ترتيب هدف اين نوشتار درك تأثيرات اين رويكردها در باستان شناسي اسلامي است. دليل گزينش اين رويكردهاي مردم‌شناسانه، تأثير پر رنگ آن‌ها بر جريانات فكري غالب در باستان‌شناسي و به طور خاص در باستان شناسي اسلامي است. روش مطالعه در اين جستار، روش تاريخي تحليلي است تا بتوان تأثيرات اين سه رويكرد و جنبه‌هاي مختلف آن را ارزيابي نمود. نتيجه بدست آمده از مقاله در پي تحليل تاريخي رويكردهاي مردم‌شناختي باستان‌شناسي اسلامي به اين شرح كه در آغاز نگاه انتشارگرا به دنبال درك و شناخت منشأ و مبدأ پديده‌هايي بوده كه بيشتر ارزش زيبايي‌شناختي داشته اند و مي توانسته‌اند يك سبك هنري باشند. اما انتقادها به كاستي‌هاي اين شكل از مطالعات كه بيشتر حالت مقايسه‌اي داشته، پاي قياس و تحليل عينيات را به باستان شناسي اسلامي باز كرده و رويكرد آن، بصورت كاركردگرايي بوده است. انتقاد به عدم تلاش نگاه كاركردگرا به درك ذهنيات به وجود آورنده ماده فرهنگي نيز پاي ساختارگرايي را به باستان‌شناسي اسلامي باز كرده كه اسلام را يك ساختار فرهنگي دانسته است و سعي دارد تا با تفسير مواد فرهنگي به درك اين ساختار برسد
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
نامه انسان شناسي
عنوان نشريه :
نامه انسان شناسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت