انقلاب اسلامي و الگوي پيشرفت فرهنگ پايه (ناظر بر رويكرد فرهنگي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت)

هدف پژوهش حاضر بررسي ماهيت اصلي و سرشت واقعي مفهوم پيشرفت و توسعه در گفتمان انقلاب اسلامي بود تا از رهگذر آن، مختصات مفهومي پيشرفت در الگوي اسلامي ايراني معرفي شده تا ضمن اصلاح فرايند تكميل و تعميق الگوي موجود، تدابير مورد نياز براي حركت به سمت افق تعيين شده الگو، واقعي‌تر و سازگارتر با ماهيت اصيل فرهنگي انقلاب اسلامي پيش‍‌بيني شود. بنابراين، مقاله حاضر در تلاش براي پاسخگويي به اين سوال بود كه چه نسبتي بين فرهنگ و انقلاب اسلامي بطور عام، و فرهنگ و الگوي اسلامي ايراني پيشرفت بطور خاص برقرار بوده و ماهيت و سرشت واقعي مفهوم پيشرفت در الگوي اسلامي ايراني بر چه پايه‌اي استوار است؟. همچنين پژوهش بر اين فرضيه استوار بوده است كه به تبع زيربنايي بودن مفهوم فرهنگ و اصالت آن در گفتمان انقلاب اسلامي، ماهيت و سرشت الگوي اسلامي ايراني پيشرفت، فرهنگي است، بگونه‌اي كه مي‌توان الگوي اسلامي ايراني پيشرفت را الگويي برمبناي فرهنگ دانست. در اين مطالعه كه به روش توصيفيتحليلي انجام شد، الگوي روشي مناسب جهت مطالعه موضوع مقاله حاضر كه در ذيل مطالعات اسلام سياسي است، معرفي شد تا با الگوي روشي سازگار با اين تحقيق، يعني «تحليل گفتمان» به مطالعه و بررسي موضوعات مورد نظر و تبيين و اثبات فرضيه مورد ادعا پرداخته شود. نتايج اين پژوهش بر اين نكته تاكيد دارد كه فرهنگ در گفتمان انقلاب اسلامي از اصالت و جايگاه زيربنايي برخوردار بوده و وجه امتياز و نقطه‌‌ي قوت آن به شمار مي‌‌آيد، بگونه‌اي كه لازم است در تعيين رويكرد الگوي اسلامي ايراني پيشرفت و ترسيم مختصات هويتي آن، به جايگاه و اهميت زيربنايي فرهنگ بيش از پيش توجه داشت و بدرستي آن را الگوي پيشرفت فرهنگ پايه معرفي كرد.