عنوان مقاله :
نمود دستوري در ساخت فعلهاي پياپي در زبان فارسي: رويكردي كمينهگرا
پديد آورندگان :
انوشه ، مزدك دانشگاه تهران - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
ساخت فعلهاي پياپي , فعل دستوري , فعل كمكي , نمود ناقص , نمود كامل
چكيده فارسي :
فرايند پياپيسازي افعال پديدۀ كموبيش مبهم و بحثبرانگيزي است و بسياري از زبانشناسان كوشيدهاند تا ويژگيهاي اين ساختهاي نحوي را تبيين كنند. اغلب پژوهشگران در اين نكته همسخناند كه ساخت فعلهاي پياپي به توالي دو يا چند فعل اطلاق ميشود كه بهمثابۀ محمولي واحد عمل ميكنند و نميتوان ميانشان حروف عطف همپايه و ناهمپايۀ آشكار يا پنهان درج كرد. در مقالۀ حاضر، از منظر برنامۀ كمينهگرا، به بررسي ويژگيهاي نحوي افعال پياپي در فارسي ميپردازيم و نشان ميدهيم كه دو يا سه فعلي كه معمولاً در چنين ساختهايي حضور مييابند و از جمله در توليد جملات حال و گذشتۀ مستمر بهكار ميروند، دستكم داراي يك موضوع دروني يا بيروني مشتركاند و مشخصههاي فعلي يكساني دارند (شامل زمان، شخصوشمار، نمود و وجه). بااينهمه، يافتههاي پژوهش تصريح ميكنند كه افعال پياپي در فارسي محدود به نمود دستوري ناقص نيستند و اين ساختها در حضور فرافكن نمود كامل و در جملات حال و گذشتۀ كامل نيز توليد ميشوند (مانند: او گرفته بود خوابيده بود). در اين ميان، پرسش اصلي اين است كه اگر ساختهاي يادشده زنجيرهاي از فعلها را تشكيل ميدهند، چه نوع اشتقاق نحوي را ميتوان به آنها نسبت داد. در پژوهش حاضر بهپيروي از بيكر و استوارت (2002) استدلال ميكنيم كه در اين ساختها فعلهاي دستوري ـ مانند «گرفتن» و «داشتن» ـ كه از معناي واژگاني خود تهي شدهاند و رفتار نحوي متفاوتي با افعال كمكي فارسي دارند، در ذيل يك گروه نمود فرعي (نمود كامل يا نمود ناقص) به گروه نمود اصلي جمله متصل ميشوند. اين سخن بدين معناست كه افعال پياپي در فارسي در ساختاري اداتگونه به بند اصلي افزوده ميشوند.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي زبان شناسي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي زبان شناسي