كليدواژه :
منشايابي رسوب , منابع رسوب , كاربري اراضي , توليد رسوب , فرسايش فصلي , حوزه آبخيز طالقاني
چكيده فارسي :
هدف از اين پژوهش تعيين تاثير فصل بهار و پاييز بر توليد رسوب حوضه طالقاني، خرم آباد، استان لرستان با استفاده از ردياب هاي ژئوشيميايي و مدل تركيبي منشايابي رسوب است. به اين منظور 39 نمونه خاك از منابع رسوب با كاربري هاي مختلف (كشاورزي 17، مرتع 12 و جنگل 10 نمونه) برداشت گرديد و همچنين جهت برداشت نمونه هاي رسوب معلق هنگام رخداد بارندگي، 7 نمونه رواناب از خروجي حوضه طي سال 1390 تا 1391 (3 نمونه در فصل پاييز و 4 نمونه در فصل بهار) نيز برداشت شد. پس از آماده سازي نمونه ها 11 عنصر ژئوشيميايي شامل آهن، روي، مس، منيزيم، سديم، كلسيم، پتاسيم، منگنز، كربن آلي، نيتروژن و فسفر به عنوان ردياب هاي اوليه در نمونه هاي منابع رسوب و نمونه هاي رسوب معلق اندازه گيري شد. با استفاده از تحليل آماري كروسكال واليس و تحليل آماري تابع تشخيص، ردياب هاي روي، كربن آلي، منيزيم و كلسيم به عنوان تركيب بهينه ردياب در تفكيك منابع رسوب انتخاب شدند. با انتخاب تركيب بهينه ردياب ها، نمونه هاي منابع رسوب با نمونه هاي رسوب معلق در رواناب در دو فصل متفاوت به صورت جداگانه مقايسه شدند. نتايج نشان داد كه سهم كاربري اراضي در توليد رسوب در فصل پاييز براي كشاورزي، مرتع و جنگل به ترتيب برابر با 9/67 درصد، 1/32 درصد و صفر درصد است. نتايج مقايسه منابع رسوب با نمونه هاي رسوب معلق در رواناب در فصل بهار نشان داد كه سهم كاربري اراضي در توليد رسوب براي كشاورزي 3/44 درصد، مرتع 3/44 درصد و جنگل 4/11 درصد است. اين نتايج نشان مي دهد كه در فصل پاييز كاربري كشاورزي بيشترين سهم توليد رسوب را دارد كه لازم است در اين فصل مديريت پوشش گياهي اراضي كشاورزي مورد توجه قرار گيرد تا از فرسايش و توليد رسوب جلوگيري شود.
چكيده لاتين :
The objective of this study is to investigate the effect of seasonal changes on erosion and sediment yield in land-use types in Taleghani catchment, using the fingerprinting technique. In view of this, 39 soil samples including 17, 12, and 10 samples were collected from different sources: agriculture, rangeland, and forest, respectively. 7 samples also were collected from suspended sediments in two different seasons (3 samples in autumn and 4 samples in spring) from 2012 until 2013. After preparing the samples, 11 tracers including C, N, P, Na, K, Cu, Zn, Mg, Mn, Fe and Ca were measured as the primary tracers in sediment sources and sediment samples. Based on Kruskal-Wallis test and discriminant function analysis, four tracers including Mg, C, Zn and Ca were selected as the optimum set of tracers that can discriminate 3 sediment sources. Then sediment source samples were compared with suspended sediment samples. The results showed that the contribution of sediment sources is 67.9%, 32.1%, and 0 percent for agriculture, rangeland and forest, respectively in autumn season and the contribution of sediment sources is 44.3%, 44.3% and 11.4% for agriculture, rangeland, and forest, respectively in spring season. These results indicate the role of human activity on the erosion rate and land-use types as a very important factor in accelerating the erosion and sedimentation process in Iranian basins.