عنوان مقاله :
استمرار سنت هنري فالنامهنگاري مصور عصر اول صفوي در فالنامه سلطاناحمد اول عثماني: مقايسه فالنامه طهماسبي و فالنامه سلطاناحمد اول عثماني
پديد آورندگان :
عصاركاشاني ، الهام دانشگاه الزهرا , دادور ، ابوالقاسم دانشگاه الزهرا , قاضيزاده ، خشايار دانشگاه شاهد
كليدواژه :
فالنامه طهماسبي , فالنامه توپقاپي , فالنامه دِرِسدِن , فالنامه سلطاناحمد اوّل , دوران صفوي و عثماني , سنت هنري فالنامه نگاري.
چكيده فارسي :
تفأل به فالنامهها در سده شانزدهم/دهم در ايران و سپس در عثماني، شيوهاي رايج و محبوب براي پيشگويي بود و با نفوذ اين رسم به دربارهاي صفوي و عثماني، در ابتدا شاهكارهاي هنرياي همچون فالنامه طهماسبي و رونوشت آن در موزه توپقاپي پديد آمد و در پيِ آن «قلندرپاشا»، وزير سلطاناحمد اوّل عثماني، فالنامهاي مصوّر گِرد آورد و به او تقديم نمود. در مقاله حاضر با روش توصيفي-تحليلي و برّرسي و مقايسه قالب، محتوا و مضامينِ بهكاررفته در فالنامه سلطاناحمد اوّل با فالنامه طهماسبي و نسخههاي ديگر فالنامههاي مصوّر صفوي، نشان داده شده است كه سنّت هنريِ فالنامهنگاري عصر اوّل صفوي هم از جنبههاي شكلي و ساختاري و هم از جنبههاي مضموني و محتوايي در فالنامه مصوّر عثماني استمرار يافته است يا دستكم هنرمندان عثماني در پديدآوردن فالنامه مصوّر براي سلطاناحمد اوّل، بهروشني تحتتأثير شيوه كار همكاران ايراني خود بودهاند. تأثير اين امر تا حدّي است كه پيام شيعيِ مندرج در نسخههاي صفوي فالنامهها، در نسخه فالنامه سلطان سنّيمذهب عثماني نيز انعكاس يافته است. اين اثرپذيري -با وجود اختلافات شديد مذهبي ميان دو قدرت اسلامي سده شانزدهم/دهم- ممكن است حاكي از نوعي همگرايي و كاهش تنش ميان دو سلطان بزرگ شيعه و سنّي در آن روزگار بوده باشد.
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي