عنوان مقاله :
تحليل بصري نگاره خوان هفتم در دو شاهنامه شيراز 1333 /733 و بايسنقري 1430 /833
پديد آورندگان :
سلطاني ، حسن دانشگاه هنر - دانشكده هنرهاي تجسمي , شهروسوند ، محمود دانشگاه هنر - دانشكده هنرهاي تجسمي , رواسي ، تارا دانشگاه الزّهرا - دانشكده هنر
كليدواژه :
شاهنامه بايسنقري و شيراز , خوان هفتم , مكاتب شيراز و هرات , عناصر تصويري
چكيده فارسي :
يكي از داستانهاي مشهور فردوسي خوان هفتم و نبرد رستم با ديو سپيد است. اين داستان ويژگيهاي اصلي سبك فردوسي مانند اغراق، مبالغه، حماسيبودن و ايجاز را دربردارد، امّا ويژگي اصلي اين داستان تصويريبودن آن است؛ بههمين دليل در بسياري از نسخههاي شاهنامه فردوسي تصويرسازي شده است. در نگارگري ايراني (تصويرسازي ايراني) تصاوير ساختهشده از يك داستانِ واحد، معمولاً شبيه به يكديگرند، امّا تفاوتهايي نيز وجود دارد كه متأثّر از ويژگيهاي دورههاي مختلف و همچنين تواناييهاي نگارگران است.در اين تحقيق دو شاهنامه، مورد واكاوي قرار ميگيرند كه عبارتند از: «شاهنامه شيراز (1333 /733 )» و «شاهنامه بايسنقري (1430 /833 )». مهمّترين دلايل گزينش اين دو شاهنامه عبارتند از: 1- شاهنامه شيراز (1333 /733)، يكي از قديميترين نسخههاي مصوّر شاهنامه است كه با برّرسي آن ميتوان به سبك نگارگري در كارگاههاي شيراز پي برد. در مصوّرسازي اين شاهنامه بر صحنههاي تاريخي و حماسي تأكيد شده است؛ 2- در شاهنامه بايسنقري (1430 /833) شاهد رواج يك سبك رسمي و قانونمند هستيم. اين شاهنامه ارزشهاي جاويدان «مكتب هرات» را در اوج خود نشان ميدهد.يافتههاي تحقيق بيانگر اين نكته است كه با وجود شباهتهاي آشكار ظاهري ميان اين دو شاهنامه، تفاوتهايي نيز وجود دارد. اين تفاوتها در شيوههاي مختلف پرداخت تصويري، گزينش رنگها و كادرها ديده ميشود. در اين تحقيق، ابتدا نگارهها معرّفي و سپس هر كدام از نظر ويژگيهاي عناصر تصويري برّرسي شدهاند. براي دستيابي به اين مهمّ، از منابع مكتوب و مصوّر تاريخي و نيز مطالعات كتابخانهاي با رويكرد توصيفي-تحليلي استفاده شده است. لازم بهذكر است كه تحليل تصاوير توسّط نگارنده انجام شده است.
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي