سنجش كارايي و توانايي مديريت بر اساس معيارهاي مالي

امروزه ارزيابي عملكرد سازما‌ن‌ها و مديران بسيار موردتوجه قرارگرفته و شاخص‌هاي گوناگوني به‌عنوان معيار ارزيابي معرفي گرديده است. ازاين‌رو، هدف از پژوهش حاضر دستيابي به معياري مالي مناسب براي سنجش توانايي و كارايي مديران است. بدين منظور، براي سنجش كارايي مديران با توجه به تحقيقات گذشته با استفاده از روش ضريب ارزش افزوده فكري تيم مديريتي تعريف كرديم كه با منابع دراختيار بتواند حداكثر ارزش افزوده را ايجاد كندبا اين روش كارايي شركت محاسبه وسپس با حذف عوامل ذاتي مختص شركت  كارايي مديريت برآورد گرديد.سپس اين مدل با مدل دمرجيان و همكاران مقايسه شد.ارزيابي مدل ها با استفاده از نمونه‌اي متشكل از 22 شركت دارويي پذيرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران طي سال‌هاي 1388 تا 1394 مورد آزمون قرار گرفت. ارزيابي ومقايسه مدل ها، با استفاده از داده‌هاي تركيبي و رگرسيون چندمتغيره و روش تحليل پوششي داده‌ها انجام‌شده است. نتايج پژوهش نشان داد با توجه به آزمون و ونگ، استفاده معيار ايجاد شده قدرت توضيح دهندگي بيشتري نسبت به مدل دمرجيان و همكاران دارد. مدل دمرجيان وهمكاران فقط بر خروجي درآمد از منابع فيزيكي تاكيد داشت كه با توجه به وجود بازار انحصاري وتعيين قيمت دارو توسط سازمان غذا ودارو، تاثير مديريت در ايجاد درآمد كم رنگ شده و اتكا برمنابع فيزيكي داشته و توجه كمتري بر سرمايه فكري داشت. در مدل ارائه شده بر ارزش افزوده ايجاد شده توسط شركت تاكيد شده كه علاوه بر درآمد عوامل مختلفي را به عنوان خروجي جهت تعيين كارايي در نظر گرفته وبا توجه به جامعه آماري محدود، مشكلات مربوط به روش تحليل پوششي داده ها را نداشته وبر هردومنبع فيزيكي و فكري تاكيد دارد.