الگوي توسعه ي لجستيك الكترونيك در نزاجا با رويكرد تشخيص و پاسخ

لجستيكِ تشخيص و پاسخ، يك لجستيك (آماد و پشتيباني) انطباق‌پذير با محيط است كه مي‌تواند نيازمندي‌هاي محيط خويش را با سرعت مناسبي تشخيص دهد و خود را به نحوي تغيير دهد كه منطبق با اين نيازمندي‌ها باشد. اين تحقيق از حيث هدف كاربردي و از حيث روش، توصيفي تحليلي است. اين مقاله در پي ارائه و تبيين مدل (الگوي) عمومي نحوه‌ي ارتباط ميان عوامل مؤثر بر لجستيك الكترونيك نظامي با رويكرد تشخيص و پاسخ است. عوامل مؤثر بر لجستيكِ الكترونيك نظامي با استفاده از روش تحليل مضمون احصاء گرديده است؛ ضمن اينكه براي دستيابي به الگوي عمومي روابط متغيرها، از روش الگو‌سازي ساختاري تفسيري (ISM) استفاده شده است. قلمرو مكاني تحقيق، نزاجا است. روش ISMاز تكنيك‌هاي تصميم‌گيري و تجزيه و تحليل سيستم بر مبناي نظر خبرگان است؛ لذا جامعه آماري تحقيق شامل 13 نفر از خبرگان لجستيك الكترونيك در نزاجا است. يافته‌هاي تحقيق بيانگر تأثيرگذاري سه مؤلفۀ اصلي رويكرد تشخيص و پاسخ شامل: پايداري، سرعت و انعطاف‌پذيري بر لجستيك الكترونيك نظامي با اثر ميانجي لجستيك الكترونيك با مؤلفه‌هاي زيرساخت فناوري اطلاعات؛ فناوري رديابي محموله؛ توليد و توزيع بهنگام؛ ظرفيت و سهولت حمل و نقل است. در اين تحقيق ضمن ارائه الگوي معادلات ساختاري تفسيري كه بيانگر سطوح تأثيرگذاري و تأثيرپذيري عوامل است، تحليل با استفاده از روش (ماتريس اثر ضرب ارجاع متقابل كاربردي) «MICMAC» نيز به تحليل قدرت محركي و ميزان وابستگي هر كدام از عوامل پرداخته شده است.