عنوان مقاله :
فيزيكاليسم و اگزيستانسياليسم
پديد آورندگان :
عبدالكريمي ، بيژن دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - گروه فلسفه
كليدواژه :
فيزيكاليسم , اگزيستانسياليسم , تقليلگرايي , امر فيزيكي , اگزيستانس
چكيده فارسي :
اين مقاله به نزاع ميان اگزيستانسياليسم1 و فيزيكاليسم بر سر اصالت يا عدم اصالت «تفكر و آزادي انسان» و به تعبيري امكان يا عدم امكان تقليل و تأويل نحوه تفكر، كنش ها، انتخاب ها و تصميمات آدمي بر اساس شرايط و امور فيزيكي، بيولوژيك، مغزي و نورولوژيك پرداخته است. به بيان ساده تر، نحوه تفكري كه از آن، به اعتبارهايي متفاوت و در قرون هفده تا بيست، به تعابير گوناگوني چون طبيعت گرايي (ناتوراليسم)، ماده گرايي (ماترياليسم) و قول به اصالت امر فيزيكي (فيزيكاليسم) ياد مي شود، مي كوشد بر اساس روشي تقليل گرايانه (Reductionist) حقيقت وجودي انسان و آن بارقه اي را كه نحوه هستي خاص آدمي است و در زبان اسطوره اي افلاطون از آن به «روح»، در زبان و ادب فارسي «جان»، در زبان كانت «قوه خيال استعلايي»، در زبان كي يركه گور و اگزيستانسياليسم «اگزيستانس»، و در زبان هايدگر «دازاين» تعبير مي گردد، به منزله محصول و معلول امور مادي، طبيعي يا فيزيكي تلقي كرده، قدرت تفكر و توانايي انتخاب يا آزادي آدمي را نه به عنوان اموري اصيل يعني تقليل ناپذير (Irreducible) بلكه نتيجه فرعي امور طبيعي، فيزيكي و فرآيندهاي بيولوژيك بنماياند. اين مقاله مدعي است كه در چالش ميان فيزيكاليسم و تقليل گرايي از يكسو با اگزيستانسياليسم و معتقدان به وجود اگزيستانس يا دازاين از سوي ديگر، چالش گاه اصلي و محل نزاع غالباً به خوبي تعيين نگشته، لذا بحث در خصوص اين چالش نظري در مسير مناسبي سير نكرده است. نگارنده، علاوه بر كوشش به منظور نشان دادن دقيق محل نزاع مذكور، در صدد است تا اصلي ترين مباني فيزيكاليسم را مورد ترديدهاي جدي قرار دهد.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز