عنوان مقاله :
اخلاق در سياست، پيامد معرفتشناسي مدرن
پديد آورندگان :
بالينپرست ، نسترن دانشگاه زنجان , فتحزاده ، حسن دانشگاه زنجان - گروه فلسفه
كليدواژه :
اخلاق كلاسيك , نابگرايي , معرفتشناسي مدرن , اخلاق در سياست , اقتصاد خشونت
چكيده فارسي :
اين جستار با بررسي انواع مفروض رابطه اخلاق و سياست، مسأله تقليلپذيري امر سياسي به اخلاق كلاسيك را مورد بازبيني قرار ميدهد. از اينرو پس از كاويدن معرفتشناسي كلاسيك، به نقد پيشفرضهاي آن ميپردازد. سپس به اين نتيجه ميرسد كه هرچند انديشه مدرن معرفتشناسي را ديگرگون ساخته است اما در رهانيدن اخلاق از پيشفرضهاي نابگرايانه به جا مانده از دوران متافيزيكي ناكام مانده است. چراكه معرفتشناسي مدرن با تاريخي دانستن مفاهيم ـ از جمله اخلاق و سياست ـ از نابگرايي و اصول مطلق فاصله گرفته است. درحاليكه اخلاق كلاسيك در جستوجوي امري ناب همچنان به دنبال فهرستي از خوب و بدهاي از پيشتعيينشده ميگردد. در اين ميان ماكياولي از اولين كساني است كه لزوم بازنگري در نظام ارزشها و منطبق ساختن اخلاق با معرفتشناسي مدرن را تشخيص داد. وي ادعا ميكند كه اخلاق جديد، نه تنها قابل فروكاستن به چند اصل ازپيشموجود نيست، بلكه به عنوان يك برساخت تاريخي، خودش را در موقعيتهاي مختلف بازتوليد ميكند. در واقع دستيابي به اين اخلاق جديد، در سايه پذيرش شر و سازگاري با طبع زمانه ممكن ميگردد. به اين ترتيب سياست نيز فرصتي مييابد تا به هدف اصلي خود يعني كمينه كردن خشونت بپردازد. پژوهش حاضر ايده «اخلاق در سياست» را به عنوان اخلاق خاص سياستورزي مدرن معرفي ميكند.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز