پديد آورندگان :
آهنگري سريزدي، سعيد دانشگاه علوم بهزيستي و توا ن بخشي - گروه آمار زيستي، تهران , رهگذر، مهدي دانشگاه علوم بهزيستي و توا ن بخشي - گروه آمار زيستي، تهران , بخشي، عنايت الله دانشگاه علوم بهزيستي و توا ن بخشي - گروه آمار زيستي، تهران , حسين زاده، سمانه دانشگاه علوم بهزيستي و توا ن بخشي - گروه آمار زيستي، تهران , شاهرخي، امين مركز تحقيقات توا نبخشي اعصاب اطفال - دانشگاه علوم بهزيستي و توا ن بخشي، تهران
كليدواژه :
تشنج , اختلالات تكاملي , مدل بازگشتي , بازدارند , غير بازدارنده
چكيده فارسي :
اهداف: تشنج شايعترين اختلال نورولوژيك طب كودكان است. اين اختلال غالباً مزمن بوده و نيازمند درمان مستمر است. اختلالات تكاملي، شامل وضعيتهايي است كه ناشي از تكامل غيرطبيعي يا صدمه به مغز و سيستم عصبي مركزي، حين نوزادي يا دوران كودكي است. شدت عود تشنج در بازههاي زماني بازدارنده (زمان بستري در بيمارستان) و غيربازدارنده (مكاني غير از بيمارستان) تفاوت دارد. با اين حال در اغلب مطالعات انجامشده، شدت عود تشنج در هر بازه زماني به اشتباه يكسان در نظر گرفته ميشود. پژوهش حاضر در جهت بررسي دقيقتر عوامل مرتبط با عود تشنج در كودكان داراي اختلالات تكاملي طرحريزي شد.
روش بررسي: در اين مطالعه همگروهي گذشتهنگر، اطلاعات 228 نفر از كودكان داراي اختلال تكاملي با سابقه تشنج كه طي سال 1395 جهت درمان به بخش اورژانس بيمارستان مركز طبي كودكان تهران مراجعه كرده و بستري شده بودند، جمعآوري شد. زمان عود تشنج به عنوان متغير پاسخ و زمانهاي بستري و ترخيص، سن، جنسيت، وزن كودك به هنگام تولد، نوع زايمان مادر، نسبت فاميلي والدين، سن مادر به هنگام بارداري، بيماري و سابقه مصرف دارو توسط مادر در هنگام بارداري، سابقه تشنج همراه با تب، سابقه فاميلي تشنج، مشكلات زايماني مادر هنگام تولد كودك، طول دوره بارداري، سابقه بستري در بخش مراقبتهاي ويژه نوزادان به عنوان عوامل تأثيرگذار بر عود تشنج ثبت شدند. معيار ورود به مطالعه، تشخيص ابتلا به اختلال تكاملي و داشتن حداقل يك سابقه عود تشنج بود. همچنين پرونده بيماراني كه به هر علتي غير از تشنج در بيمارستان بستري شده بودند، از مطالعه خارج شد. در اين مطالعه هيچ گونه مداخلهاي صورت نگرفت و تنها با كسب اجازه و رعايت موازين اخلاقي، اطلاعات بيماران ثبت و نتايج به صورت جدول ارائه شد. براي بررسي تأثير عوامل خطر بر روي زمانهاي عود تشنج از مدل بقا استفاده شد. در صورت كنترل عودهاي تشنج كودك توسط كادر پزشكي بيمارستان، متغير پاسخ (زمان عود تشنج) به عنوان سانسورشده در نظر گرفته شد. براي تبيين همبستگي ميان عودهاي تشنج مربوط به يك فرد از يك پارامتر شكنندگي و براي توجيه تفاوت در ميزان همبستگي تشنجها در بيمارستان و جايي به جز بيمارستان از يك پارامتر همبستگي استفاده شد. دادههاي جمعآوريشده با استفاده از مدل بازگشتي داراي شكنندگي، با درنظرگيري بازههاي زماني بازدارنده تحليل شد. براي دستيابي به تقريبي مؤثر و منعطف جهت برآورد شدتهاي پايه، از روش شدتهاي تكهاي ثابت استفاده شد. برآورد پارامترها به روش مربعبندي گوسي و با استفاده از بسته NLMIXED در نسخه 9/2 نرمافزار SAS صورت گرفت.
يافتهها: از مجموع 228 كودك مورد بررسي، 125 نفر (54/8 درصد) پسر بودند و نيمي از آنها كمتر از سه سال سن داشتند. سن 200 نفر (87/72 درصد) از مادران اين بيماران به هنگام بارداري بين 18 تا 35 سال بود. 96 نفر (41/67 درصد) از اين بيماران در دوران نوزادي در بخش مراقبهاي ويژه نوزادان بستري بودند. 199 نفر (87/28 درصد) از اين بيماران هنگام تولد وزني در حدود 2/5 تا 4 كيلوگرم داشتند. 119 نفر از بيماران هيچ تشنجي را در بازه زماني بازدارنده (بيمارستان) تجربه نكردند. دامنه عود تشنج در بيمارستان از يك مرتبه (25/88 درصد بيماران) تا 16مرتبه (0/44 درصد بيماران) و در جايي به جز بيمارستان از يك مرتبه (7/46 درصد بيماران) تا 11 مرتبه (0/44 درصد بيماران) دفعه بود. همچنين دامنه تغييرات زمانهاي عود تشنج از 1 تا 6196 روزگي بود. يافتههاي پژوهش نشان داد كه كودكان داراي سن 1 تا 2 سال (0/001>P)، داراي سابقه بستري در بخش مراقبتهاي ويژه نوزادان (0/001>P) و داراي مادري با سن كمتر از 18 يا بيشتر از 35 سال در زمان بارداري (0/022=P)، شدت عود تشنجهاي خارج از بيمارستاني بيشتري را تجربه كردند. همچنين كودكان 1 تا 2 سال (0/007=P) و داراي وزن 2/5 تا 4 كيلوگرم به هنگام تولد (0/037=P)، شدتهاي عود تشنج بيمارستاني كمتري را تجربه كردند.
نتيجهگيري: با توجه به روابط معنيدار بهدستآمده و با انجام برنامهريزيهاي لازم، ميتوان بروز تشنج را در كودكان داراي اختلال حين بستري در بيمارستان و يا خارج از بيمارستان كاهش داد.
چكيده لاتين :
Objective Seizure is the most common neurological disorder in pediatric medicine. This disorder
is often chronic and requires continuous treatment. Developmental disorders are conditions that
can occur due to abnormal development or damage to the brain and central nervous periods (outof-
hospital). However, in most studies, the severity of seizure relapse is mistakenly considered the
same for each period. The present study aimed to identify factors related to the recurrence of
seizure in children with developmental disorder.
Materials & Methods In this retrospective cohort study, 228 children with developmental disorder
and a history of seizures referred to the emergency department of the Children’s Hospital Medical
Center in Tehran, Iran in 2016. Relapse times, admission duration and discharge time, age, sex,
birth weight, type of delivery, parental relatives, maternal age during pregnancy, mother's history
of medication use and disease during pregnancy, history of seizure with fever, family history of seizure,
maternal delivery problems, length of pregnancy, history of admission to neonatal intensive
care unit were recorded as factors affecting recurrence of seizure. Inclusion criteria were having
developmental disorder and a history of seizure recurrence. The patients who were hospitalized
for any reason other than seizure were excluded from the study. No intervention was performed in
this study. Patients' information was recorded with their permission and based on ethical principles
and the results were presented in the form of tables. Survival model was used to investigate the
effect of risk factors on the seizure recurrence. If the seizure recurrence in children was controlled
in hospital by medical staff, response variable (relapse time) was considered as censored. A frailty
parameter was used to explain the correlation between recurrence of seizures in one subject, and
a correlation parameter was used to justify the difference in in the rate of correlation between
seizures in a hospital and in somewhere other than hospital. The collected data were analyzed
using frailty model for recurrent event by considering restraint period. To achieve an effective and
flexible approximation for estimating base intensities, the piecewise constant intensity method was
used. Estimation of the parameters was performed using the Gaussian quadrature method and by
NLMIXED procedure in SAS V. 9.2 software.
Results Of 228 children, 125 (54.8%) were boys and half of them were under 3 years of old. The
mothers of 200 children (87.72%) had age of 18-35 years at the time of pregnancy; 96 (41.67%)
of these patients were admitted to neonatal intensive care unit during neonatal period. The birth
weight of 199 (28.27%) children was about 2.5-4 kg and 119 did not experience any seizure during the restraint period (in the hospital). The frequency of seizure recurrence in hospital ranged from 1
(25.88%) to 16 times (0.44%), while in out-of-hospital, it ranged from 1 (7.46%) to 11 times (0.44%).
The duration of seizure recurrence was between 1 to 6196 days. Furthermore, children aged 1-2
years (P<0.001) with a history of admission to neonatal intensive care unit (P<0.001) whose mothers
were 18-35 years of old during pregnancy (P=0.022) experienced more out-of-hospital seizure
recurrence, while children aged 1-2 years (P=0.007) with a birth weight of 2.5-4 kg (P= 0.037) experienced
less seizure recurrence in hospital.
Conclusion Considering the meaningful relationships and appropriate planning, the recurrence of
seizure can be reduced in children with developmental disorder during hospitalization or after
withdrawal.