عنوان مقاله :
مسئله شناسي شبكههاي ماهوارهاي در ديدگاه صاحبنظران جمهوري اسلامي ايران
پديد آورندگان :
كاظمي قهفرخي ، محمد پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي - مركز مطالعات فرهنگي و تمدني
كليدواژه :
سياستگذاري رسانهاي , شبكههاي ماهوارهاي , تحليل محتواي عمقي , رسانههاي جايگزين , رسانههاي اصلي
چكيده فارسي :
در حوزه نظري شبكههاي ماهوارهاي به دليل دارا بودن دو مؤلفه «توليد محتوا به شكل فراملي» و نيز «دسترسي مخاطب به آن بدون نياز به سازمانهاي متولي ملي» در گونه «رسانههاي جايگزين» و به دليل « تعاملي نبودن» در طيف رسانههاي اصلي قرار ميگيرند. ويژگيهاي مذكور در حوزههاي مختلفي تأثيرات متفاوتي داشته است. در سياست، «مخاطبمحوري» اساس تأثيرگذاري اين رسانهها و تقابل با «دولتگرايي» با هويت مداخله گرايانههنجاري حكمراني در ايران ميباشد. در عرصه اجتماعي و فرهنگي با رشد «فرديتگرايي» و «سوژهمحوري»، به دليل «مسكوت ماندن و پاسخگو نبودن فرهنگ ايراني نسبت به نيازهاي مدرن جامعه»، «اقتصادسياسي مالكيت رسانهها و تسلط كشورهاي استعمارگر بر آنها»، «توازن منفي در جريان اطلاعاتي»، «غلبه ذهنيات بر عينيات در حيطه شناخت» و «ايدئالسازي پيشرفت و توسعهگرايي برآمده از شاخصهاي غيربومي»، «ديگري» فرد را «وضعيت موجود و واقعي جامعه»، «ارزشهاي سنتي و جمعگرايانه» تعريف و «تغييرات اجتماعي» بر اساس آن «كاناليزه» شده است. بر اساس مطالبي كه بيان شد ميتوان اينگونه استنتاج نمود كه شبكههاي ماهوارهاي بهعنوان متغير مستقل نميتوانند مركزيت در تأثيرگذاري داشته باشند و زمينههاي اجتماعي و فرهنگي عامل اصلي در تأثيرپذيري از اين وسايل ارتباطي ميباشند. مطالب بيانشده خلاصهاي از نتايج بهدستآمده از رويكرد تمام صاحبنظران با استخراج گزارهها از 60 روزنامه و 6 مجله در سالهاي 1362 تا 1393 و با تكيهبر كدگذاري معكوس برآمده از روش تحليل محتواي كيفي براي ارائه مدل فكري و تحليلي سياستگذاران جمهوري اسلامي ايران ميباشند كه تفصيل آن را در مقاله پيش رو ملاحظه خواهيد نمود.
عنوان نشريه :
دين و سياست فرهنگي