تأثير آموزش مهارت‌هاي زندگي بر راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان مادران باردار

مقدمه: شواهد نشان داده‌اند كه زنان باردار از مهارت كافي براي استفاده از راهبردهاي كارآمد تنظيم شناختي هيجان برخوردار نيستند. آموزش مهارت‌هاي زندگي يكي از مداخلات مؤثر در تخفيف مشكلات روان‌شناختي دوران بارداري است. پژوهش حاضر با هدف تعيين تأثير آموزش مهارت‌هاي زندگي بر راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان مادران باردار انجام شد. مواد و روش‌ها: در اين پژوهش نيمه تجربي، جامعه آماري دربرگيرنده كليه زنان باردار شهر تبريز در سال 1396 بود. تعداد 30 نفر با روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب و  به صورت تصادفي در دو گروه آزمايشي و گواه (15 نفر براي هر گروه) جايگزين شدند. گروه‌ها پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان گارنفسكي (2001) را به عنوان پيش‌آزمون و پس‌آزمون تكميل كردند. 8 جلسه يك‌ساعته به مدت هشت هفته آموزش مهارت‌هاي زندگي به صورت گروهي در گروه‌ آزمايش اجرا شد و گروه كنترل مداخله‌اي دريافت نكرد. داده‌ها با استفاده از تحليل كواريانس چندمتغيره و تك‍متغيره تحليل شدند. يافته ها: آموزش مهارت‌هاي زندگي به‌كارگيري راهبردهاي مثبت تنظيم شناختي هيجان (تمركز مجدد مثبت، تمركز مجدد بر برنامه‌ريزي، ارزيابي مجدد مثبت، پذيرش و ديدگاه‍گيري) را در زنان باردار افزايش داد و موجب كاهش استفاده از راهبردهاي منفي (فاجعه انگاري، خود سرزنشگري، نشخوار فكر و سرزنش ديگري) گرديد (P 0.001).   نتيجه گيري: با توجه به اينكه آموزش مهارت‌هاي زندگي بر تنظيم شناختي هيجان زنان باردار تأثير دارد؛ آموزش اين مهارت‌ها به عنوان يك روش مؤثر در ارتقاي راهبردهاي مثبت و كاهش راهبردهاي منفي تنظيم شناختي هيجان به ويژه در دوران بارداري توصيه مي‍شود.