دانش كارشناسان و محققان كشاورزي استان خوزستان نسبت به تغييراقليم

دانش به عنوان عاملي ضروري براي رفتار موفقيت‌آميز گروه‌هاي مختلف از جمله كارشناسان و محققان كشاورزي به شمار مي‌آيد. با توجه به نقش ويژه كارشناسان و محققان كشاورزي در آموزش رويارويي با تغييرات اقليم به كشاورزان، تحليل دانش آنان در مورد وجود تغييرات آب و هوا، علل، پيامدها و راهكار‌هاي سازگاري با آن، در مركز مداخله‌هاي در راستاي حمايت از سازگاري با اين پديده قرار دارد. بنابراين، هدف اين پژوهش، بررسي عامل‌هاي تأثيرگذار و تاثيرپذير از دانش در ميان كارشناسان و محققان كشاورزي بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل 520 نفر از كارشناسان و محققان كشاورزي استان خوزستان بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول كرجسي و مورگان 320 نفر تعيين و نمونه‌ها به روش نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌اي انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه بود كه روايي آن با استفاده از نظرسنجي اعضاي هيئت‌علمي دانشگاه كشاورزي رامين و پايايي متغيرها با استفاده از پيش‌آزمون و محاسبه ضريب تتا (0.87 -0.71) تائيد شد. نتايج تحليل‌ها نشان داد شمار شايان توجهي از متخصصان كشاورزي (66.6 درصد) براين باورند، در حال حاضر اثرات تغييرات اقليمي قابل مشاهده است. بيشترين نگراني‌هاي زيست محيطي متخصصان به ترتيب در مورد مسئله‌هاي آلودگي هوا، آلودگي آب و استفاده از كودها و سموم شيميايي در كشاورزي بوده است. برخي از مهم‌ترين نتايج مدل معادله‌هاي ساختاري نشان داد، اعتماد به دولت، اثر مستقيم و مثبت بر فاصله رواني و خودكارآمدي درك شده و اثر غيرمستقيم بر دانش عمومي، دانش اثرات و دانش سازگاري دارد. فاصله رواني، اثر منفي و مستقيم بر دانش عمومي دارد. متغير برجستگي خطر پيش‌بيني كننده قوي متغير باور به وجود تغييرات آب و هوايي بوده است و باور به وجود تغييرات آب و هوايي به نوبه خود تأثير مستقيم و مثبتي بر درك خطر و نيت كاهش خطر دارد. در نتيجه برجستگي خطر به‌طور غيرمستقيم ادراك خطر و نيت كاهش را تحت تأثير قرار داد.