عنوان مقاله :
رويكرد سرمايهگذاري اشتغالزا در مناطق توسعه نيافته كشور براي ساماندهي مشكلات تهران
پديد آورندگان :
مختاري هشي ، حسين دانشگاه اصفهان , مرادي ، امين دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
پايتخت , سرمايهگذاري , اشتغال , مناطق توسعه نيافته , تهران ,
چكيده فارسي :
پايتخت يا مركز سياسي محل تمركز اقتدار سياسي در هر كشور است و شهرهاي پايتختي با توجه به جايگاه ويژهاي كه در سازمان سياسي فضا دارند، از توانايي نقشآفريني زيادي در عرصه هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي برخوردارند. اگرچه نقشآفريني شهر پايتختي عمدتاً از جهات سياسي، ميباشد ولي با توجه به تسهيلاتي كه در شهرهاي پايتختي وجود دارد، معمولاً انجام بسياري از كارهاي اقتصادي نيز توجيهپذير است و اين شهرها را از اين نظر نيز برجسته ميكند. با توجه به اينكه پايتخت هسته سياسي اداري كشور ميباشد و عمدتاً اداره امور كشور از آنجا رقم ميخورد، لازم است اين شهرها از پويايي و كارايي قابل قبولي برخوردار باشند تا انجام امور به صورت روان صورت پذيرد. شهر تهران به عنوان پايتخت سياسي كشور، خود با مشكلات عديدهاي دست به گريبان است كه ميتواند كارايي اين شهر را به عنوان هسته سياسي كشور با مشكل مواجه كند. با توجه به اينكه تعداد قابل توجهي از مشكلات شهر تهران ناشي از مهاجرت به اين شهر و جستجوي فرصتهاي شغلي در آن است، لذا به نظر ميرسد تا زماني كه مشكلات اشتغال در پسكرانههاي كشور حل نشود، نميتوان اميد چنداني به حل مشكلات پايتخت داشت و از قضا هر تلاشي كه براي ساماندهي مشكلات پايتخت بدون توجه به حل مشكلات پسكرانههاي كشور صورت پذيرد، علاوه براينكه توسط هجوم تازه واردان خنثي ميشود، بلكه موجب عدم توازن توسعهاي بيشتر پايتخت با مناطق ديگر كشور شده و خود انگيزه بيشتري براي مهاجرت و زندگي در تهران بوجود ميآورد و اين دور باطل مشكلات ادامه مييابد. با توجه به مطالب بالا، مقاله حاضر با روش توصيفي - تحليلي به دنبال بررسي حل ريشهاي و سيستماتيك برخي از مشكلات پايتخت به منظور افزايش پويايي و كارايي آن است. نتايج تحقيق نشان ميدهد كه عدم وجود فرصتهاي اشتغال در مناطق توسعهنيافته كشور، موجب مهاجرت به شهر تهران و انتقال مشكلات اين مناطق به شهر تهران و گره خوردن بيشتر مشكلات در اين شهر ميشود و هرگونه تلاشي براي ساماندهي شهر تهران بدون توجه به حل مشكلات پسكرانههاي كشور، نميتواند با توفيق چنداني مواجه شود. در اين ميان علاوه بر دولت، حتي شهرداري تهران با مديريت منابع بودجهاي خود ميتواند اقدام به سرمايهگذاريهايي با توجيهپذيري بالا در برخي از مناطق حاشيهاي و مهاجرفرست كشور نمايد و به نظر ميرسد اين امر در مقايسه با حجم مشابه سرمايهاي كه در تهران براي ساماندهي مشكلات اين شهر هزينه ميشود، به مراتب اثرات بيشتري در ساماندهي مشكلات اين شهر داشته باشد. چرا كه هرگونه هزينهاي كه در تهران و براي ساماندهي آن ميشود، خود در عمل منجر به افزايش شكاف توسعهاي اين شهر با نقاط ديگر كشور شده و در نتيجه انگيزههاي مهاجرت به اين شهر را افزايش ميدهد و اين دور باطل هرگز به نتيجه نميرسد. دولت و شهرداري تهران بايد به جاي برخورد انفعالي با مشكلات اين شهر، با شناخت منشاء آنها به صورت ريشهاي برخورد نمايند.
عنوان نشريه :
فصلنامه تحقيقات جغرافيايي