عنوان مقاله :
تحليل مقايسه اي و پايش اثربخشي الگوي مشاركتي جيگ ساو و تدريس سنتي درآموزش محيط زيست شهري
پديد آورندگان :
سليماني ، آتوسا دانشگاه تهران - دانشكده محيط زيست - گروه برنامه ريزي، مديريت و آموزش محيط زيست , صالحي ، اسماعيل دانشگاه تهران - دانشكده محيط زيست - گروه برنامه ريزي، مديريت و آموزش محيط زيست
كليدواژه :
الگوي تدريس مشاركتي , آموزش محيط زيست , مداخله آموزشي , روش جيگ ساو
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: تدريس مشاركتي بهعنوان يكي از روش هاي تدريس نوعي رابطه بين فردي است كه خلاء استفاده از آن در انتقال مفاهيم محيط زيستي و پايش آنها كاملاً احساس ميشود و انجام پژوهش هايي بر پايه اين نوع تدريس، در انتخاب موثرترين روش انتقال مفاهيم، به آموزشگران محيط زيست و فعالان اين حوزه كمك شاياني خواهد كرد. چراكه ميتواند در رشد مهارت هاي بين فردي، ذهني و مهارت هاي سطح بالاي تفكر انتقادي تاثير داشته باشد و موجب يادگيري بيشتر، به خاطر سپاري موثرتر اطلاعات و لذت بيشتر فراگيرنده از كلاس درس شود. از آنجا كه هدف اصلي اين پژوهش مقايسه و پايش اثربخشي آموزش مباحث محيط زيست شهري با استفاده از روش يادگيري مشاركتي جيگساو و روش سنتي است اين سوال مطرح ميشود كه كداميك از روش ها براي انتقال مفاهيم محيط زيست شهري موثرترند و با گذشت زمان ميزان ماندگاري مفاهيم محيط زيستي ارائه شده چگونه است. مواد و روش ها: اين پژوهش از نوع شبه آزمايشي با طرح پيش آزمونپس آزمون با دو گروه مشاركتي و سنتي است. جامعه آماري شامل دانش آموزان پسر مقطع سوم ابتدايي شهر اهواز است كه براي نمونه گيري از روش خوش هاي تصادفي استفاده شد. حجم نمونه شامل 62 نفر است كه 32 و 30 نفر آنها به ترتيب در گروه روش تدريس مشاركتي جيگساو و گروه روش تدريس سنتي قرار گرفتند. همسان بودن گروه ها از طريق اجراي پيش آزمون سنجيده شد و پايايي آزمون از طريق محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ 84/0 به دست آمد. روش هاي يادگيري به مدت 3 هفته متوالي اجرا شد و يك هفته و سپس يك ماه پس از پايان مداخله پس آزمون بهعمل آمد. نمرات با استفاده از روش اندازه اثر، آزمون t مستقل و همبسته با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزيهوتحليل قرار گرفتند. نتايج و بحث: نتايج آزمون t مستقل از پيش آزمون گروه هاي مشاركتي و سنتي نشان داد كه ميزان آگاهي از تمامي مباحث محيط زيست شهري در ميان دانش آموزان يكسان بوده و تفاوت معنادار ميان اين دو گروه مشاهده نشد. ميانگين گروه مشاركتي و سنتي در پيشآزمون مباحث محيط زيست شهري به ترتيب 68/18 و 66/18 به دست آمد. در حالي كه نتايج پس آزمون يك هفته پس از اعمال مداخله نشان داد كه ميانگين گروه مشاركتي و سنتي به ترتيب 28/26 و 10/23 محاسبه شد. ميانگين پسآزمون يك ماه پس از اعمال مداخله نيز به ترتيب 65/25 و 93/21 به دست آمد و ميانگين حاصل از پسآزمون گروه مشاركتي يك هفته و يك ماه پس از مداخله در سطح معناداري نسبت به ميانگين گروه سنتي بالاتر شد. نتايج آزمون اندازه اثر نشان داد كه اندازه اثر روش مشاركتي جيگساو در بازه زماني يك هفته پس از مداخله آموزشي 870/1 و در بازه زماني يك ماه پس از آموزش مشاركتي 137/2 است. همچنين، با توجه به نتايج آزمون t همبسته بين ميزان آگاهي قبل از مداخله و يك هفته بعد از اجراي دورهي آموزشي تفاوت معنادار مشاهده شد. يك ماه پس از اجراي دورهي آموزشي ميانگين ميزان آگاهي در روش مشاركتي از 28/26 به 65/25 و در روش سنتي از 10/23 به 93/21 تغيير نمود كه در مقايسه با قبل از اجراي دورهي آموزشي، تفاوت معناداري مشاهده شد. نتايج حاصل نشان داد، دانشآموزاني كه از طريق يادگيري مشاركتي طبق الگوي جيگساو به يادگيري ميپردازند، مطالب و مباحث را نسبت به دانشآموزاني كه از طريق يادگيري سنتي آموزش ديده اند، بهتر ياد ميگيرند. نتيجه گيري: نتايج تحليل داده ها نشان داد كه ميزان آگاهي از مباحث محيط زيست شهري در ميان دانش آموزاني كه به روش مشاركتي جيگساو آموزش ديده بودند، در سطح معناداري بالاتر از دانش آموزان آموزش ديده به روش سنتي بود. همچنين نتايج حاصل از پايش اثربخشي، برتري روش مشاركتي جيگساو را نسبت به روش آموزش سنتي تاييد نمود.