عنوان مقاله :
تحليل رفتار پايدار آب كشاورزي و شناسايي عامل هاي موثر بر آن در بين بهرهبرداران آب زيرزميني استان خراسان جنوبي
پديد آورندگان :
بخشي ، آزاده دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان - دانشكده مهندسي زراعي و عمران روستايي - گروه ترويج و آموزش كشاورزي , خسروي پور ، بهمن دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان - دانشكده مهندسي زراعي و عمران روستايي - گروه ترويج و آموزش كشاورزي , غنيان ، منصور دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان - دانشكده مهندسي زراعي و عمران روستايي - گروه ترويج و آموزش كشاورزي
كليدواژه :
رفتار پايدار , بهره بردار آب كشاورزي , آب زيرزميني , معادلات ساختاري
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: در سال هاي اخير مسئله خشكسالي هاي مداوم منجر به برداشت بي رويه بهره برداران كشاورزي از منبع هاي آب زيرزميني شده است و متعاقبا تهديد كننده جدي كاهش سطح سفره هاي آب زيرزميني و دوام جريان آن بوده است. از آنجا كه رفتار انسان در صدر مشكل هاي محيط زيستي قرار دارد، تغيير رفتار بهره برداران نقش مهمي را در بهبود مديريت منبع هاي طبيعي و پايداري محيطي ايفا مي كند. بنابراين تحقيق حاضر با هدف تحليل رفتار پايدار بهره برداران آب كشاورزي و شناسايي عامل هاي موثر بر آن بر مبناي تئوري رفتاري آيزن در استان خراسان جنوبي صورت گرفت. مواد و روش ها: تحقيق حاضر به شيوه كمّي و از طريق پيمايش صورت گرفت. جامعه آماري اين پژوهش در برگيرنده كليه بهره برداران كشاورزي آب چاه كشاورزي در هفت شهرستان استان با تعداد 49685 مي باشد. روش نمونه گيري به شيوه هدفمند خوشه اي چند مرحله اي بوده است. همچنين بر طبق فرمول كوكران 381 نفر بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تعداد پرسشنامه هاي تكميل شده نمونه مورد بررسي 273 نفر بوده است. براي جمع آوري اطلاعات، از پرسشنامه اي ساختارمند استفاده شد، كه ميزان ضريب آلفاي كرونباخ براي متغير هاي مورد بررسي در دامنه 0.70 تا 0.88 به دست آمد. داده هاي گردآوري شده با استفاده از نرم افزار22SPSS و 22AMOS تجزيه و تحليل شدند. نتايج و بحث: در حدود 80 درصد از جامعه مورد مطالعه سهمي از آب چاه را تحت مالكيت خود داشتند كه از اين بين 92.0 درصد آن ها كمتر از 24 ساعت سهم آب از چاه كشاورزي داشتند و همچنين 6.96 درصد از بهره برداران چاه آب نظام خرده مالكي در زمينهاي كشاورزي داشتند. نتايج برازش مدل حاصل از تحليل عاملي تاييدي نشان داد كه چهار سازه رفتار محيط زيستي برابري، صرفه جويي و بشردوستانه به خوبي رفتار پايدار را مي سنجند. بطوري كه بيشتر بودن TLI و CLI از 0.9 بيانگر آن است كه مدل اندازهگيري از مدل استقلال فاصله گرفته است. همچنين نتايج برازش مدل معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار اموس گوياي آن بود كه متغير قصد عمل با ضريب0.56 درصد واريانس رفتار پايدار آب زيرزميني را تبيين مي كند. همچنين چهار متغير هويت محيط زيستي، نگرش نسبت به خشكسالي، هنجار ذهني و الزام شخصي نيز بعنوان متغير هاي تاثير گذار بر قصد عمل و رفتار مورد بررسي قرار گرفتند. ضرايب به دست آمده حاكي از آن است كه نگرش نسبت به خشكسالي 0.47درصد بر قصد عمل پايداري آب زيرزميني بصورت مستقيم و مثبت تاثير داشته است. همچنين هنجار ذهني و الزام شخصي در سطح 0.05 اثر مثبت و غير مستقيم و هويت محيط زيستي در سطح 0.05 اثر مثبت و مستقيم بر قصد عمل پايداري داشته است. از سوي ديگر مسير هنجار ذهني بر الزام شخصي اثر مستقيم و مثبت بوده است. همچنين دو متغير قصد عمل پايداري و هويت محيط زيستي اثر مستقيم و معناداري بر رفتار پايدار آب زيرزميني بهره بردار نشان دادند و از سوي ديگر بين مسير متغير هاي نگرش نسبت به خشكسالي، هنجار ذهني و الزام شخصي اثر غير مستقيم و معنادار به دست آمد. نتيجه گيري: انجام اقدام هاي بنياني در راستاي هدف پايداري جريان دوام آب زيرزميني موجود ضروري به نظر مي رسد. از آنجا كه تغيير رفتار بهره بردار بعنوان مهمترين عامل در رسيدن به اين هدف شناخته شده است و همچنين با توجه به اين كه رسالت ترويج كشاورزي تغيير رفتار بهره برداران و كمك به تصميم گيري آن ها در مديريت منبع هاي طبيعي مي باشد. با مشخص شدن تاثير متغير هاي مورد بررسي بر رفتار پايدار فرد نشان مي دهد هر چه بهره بردار آب چاه بينش روشن تري نسبت به پديده خشكسالي و پيامد هاي آن داشته باشد بر قصد عمل وي نسبت به مديريت پايدار منبع هاي آب كشاورزي در سطح مزرعه تاثير مثبت تري خواهد داشت. ارائه آموزش هاي كاربردي در راستاي توسعه دانش فني و نگرش بهره برداران در سه حيطه محيط زيستي، اجتماعي و اقتصادي نسبت به آب زيرزميني متناسب با ويژگي هاي جمعيت شناختي بهره برداران مي تواند يك عامل پيش برنده در بروز رفتارهاي پايدارتر نسبت به آب زيرزميني باشد.