شماره ركورد :
1097042
عنوان مقاله :
تحليل معناشناختي تايپوگرافي فارسي در نسبت ميان دال و مدلول
پديد آورندگان :
استخريان حقيقي ، اميررضا دانشگاه آزاد اسلامي شيراز - گروه كامپيوتر و فن آوري اطلاعات , احسنت ، ستاره دانشگاه شيراز - گروه گرافيك
تعداد صفحه :
13
از صفحه :
117
تا صفحه :
129
كليدواژه :
معناشناختي , دال و مدلول , همنشيني و جانشيني , رسالت رسانه اي , تايپوگرافي فارسي
چكيده فارسي :
ريشه‌هاي عميق معناشناختي نظام‌هاي نوشتاري چون تايپوگرافي فارسي را مي‌توان در مناسبات ميان دال و مدلول و در راستاي ارائه تكنيك‌هاي متفاوت، با تكيه بر قواعد هم‌نشيني و جانشيني عناصر جستجو كرد. دال، علامت نوشتاري يا گفتاري است كه مفهوم برخاسته از آن مدلول ناميده مي‌شود. همچنين منظور از هم‌نشيني و جانشيني، رسيدن به ادعاي همانندي و يكساني در نمايش دال‌هاست كه منجر به ايجاد ارتباط متفاوت ميان آنها شده و مدلول‌هاي بديعي را در سايۀ روش‌هاي تجسمي متنوع جلوه‌گر مي‌سازد. هدف پژوهش حاضر، تحليل معناشناختي تايپوگرافي فارسي در نسبت ميان دال و مدلول است كه به روش توصيفي– تحليلي و مبتني بر مطالعه كتابخانه‌اي و نمونه‌هاي مورديِ آثار صورت مي‌پذيرد. همچنين به دنبال پاسخ اين پرسش است كه؛ چگونه نسبت ميان دال و مدلول در تايپوگرافي فارسي قابل طبقه‌بندي مي‌باشد و همچنين دريافت معنا در تفاوت حاصل از هم‌نشيني و جانشيني دال‌ها، مبتني بر چه روش‌هاي تجسمي است؟ نتايج نشان داد كه تايپوگرافي فارسي از چنان قابليت‌هاي تجسمي برخوردار است كه در رسالت رسانه‌اي خويش، با تكيه بر چينش حروف به عنوان دال‌هاي تصويري و خوانش آنها در قالب دال‌هاي نوشتاري مي‌توان به مدلول‌هاي مشترك و يا متمايز در آن دست يافت. تحقق اين امر به واسطه ايجاد طبقه‌بندي مناسب ميان دال و مدلول از حيث بررسي تفاوت‌ها و يكساني ميان آنها ممكن مي‌باشد كه منجر مي‌شود مخاطب در مواجهه با آن، معناي ژرف آن را نيز دريابد.
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي
لينک به اين مدرک :
بازگشت