عنوان مقاله :
پيرامون سازگاري حقوق بشر و تفاوت فرهنگي
پديد آورندگان :
فريمن ، مايكل دانشگاه اسكس - گروه حكومت
كليدواژه :
فرهنگ , مذهب , هويت , تفاوت , حقوق بشر
چكيده فارسي :
حقوق بشر، جهانشمول است و لذا به نظر مي رسد كه مستقل از «هويت» و «تفاوت» باشد. در سنتهاي فلسفي و ديني غرب، ريشه اين حقوق در انديشه رواقيِ وحدت اخلاقي بشر و اعتقاد مسيحيت به يك خداي يكتا و جهاني، يعني خالق جهان و انسان هاي ساكن آن بوده است. بر اساس اين ديدگاه، تمام انسان ها وظايف اساسي معيني نسبت به خداوند داشتند و اين امر موجب ايجاد وظايفي نسبت به همه انسان ها بود. گرچه مسيحيان معتقدند كه مسيحيت تنها دين واقعي است، اما ديدگاه مسيحيت در مورد حقوق بشر معتقد است كه همه انسان ها وظايفي مبني بر احترام به حقوق تمام انسان هاي ديگر دارند، بدون توجه به عقايد مذهبي يا هويت فرهنگ آن ها. مفهوم نوين حقوق بشر، آنگونه كه در متون سازمان ملل گنجانده شده، نسخه سكولار شده اي از اين انديشه است: همه انسان ها از تمام حقوق بشر برخوردارند (از جمله حق آزادي دين و مشاركت در فرهنگ جامعه خود) بدون توجه به هويت فرهنگي. اما در سال هاي اخير، اين مفهوم از حقوق بشر بر اين اساس به چالش كشيده شده است كه نمي تواند اهميت اخلاقي «هويت» و «تفاوت » را به حساب آورد و در نتيجه پوششي ايدئولوژيكي براي غلبه شكل غربي خاصي از گفتمان سياسي و اخلاقي ايجاد مي نمايد. اين چالش حداقل در چهار بستره ايجاد گرديده است: 1) روابط بين غرب و فرهنگ هاي غير غربي؛ 2) حقوق اقليت ها؛ 3) حقوق ملتهاي بومي؛ 4) حقوق زنان. استدلال من اين است كه انديشه حقوق بشر را مي توان با مطالبات مشروع تفاوت». سازش داد، اما اين كار مستلزم نوعي بازانديشي در اين ايده است: به اين ترتيب، چالش «تفاوت»، ايده حقوق بشر را بدون تضعيف آن غنا مي بخشد. در عين حال، «حوزه هايي خاكستري» وجود دارد كه در آن بهترين راه براي آشتي دادن جهانشمولي و تفاوت را نمي توان با تفكر نظري ايجاد نمود. محدوده لاينحلي از «تفاوت» فلسفي قابل اجتناب نيست. اما نبايد اين را يك مشكل جدي براي ايده حقوق بشر دانست.