آگاهي، نگرش و عملكرد خانوارهاي شهري و روستايي نيشابور در خصوص اصول كاربردي تغذيه درسال 1395

Knowledge, attitude and practice of urban and rural households towards principles of nutrition in Neyshabour

مقدمه امروزه عدم آگاهي از تغذيه صحيح يكي از مهم­ترين علل معضلات تغذيه‌­اي در جهان است كه سبب مشكلاتي از قبيل ابتلا به بيماري­هاي غيرواگير مختلف و سوء تغذيه مي‌­شود. مطالعه جاري به منظور ارزيابي وضعيت آگاهي، نگرش و عملكرد خانوارهاي شهري و روستايي درباره اصول كاربردي تغذيه در سال 1395 در شهرستان نيشابور طراحي و اجرا شد. مواد و روش­‌ها اين مطالعه به صورت مقطعي به بررسي سطح آگاهي، نگرش و عملكرد خانوارهاي شهري در زمينه اصول كلي تغذيه در شهرستان نيشابور مي‌­پردازد. روش نمونه­‌گيري به صورت خوشه‌­ا­ي يك مرحله­‌اي با اندازه خوشه­‌هاي مساوي بود. داده­‌هاي مورد نياز از طريق پرسشنامه ساختار يافته و با انجام مصاحبه با افراد واجد شرايط پاسخگويي در خانوارها جمع‌­آوري شد. يافته‌­ها در اين مطالعه، در مجموع تعداد 385 خانوار در مناطق شهري و روستايي شهرستان نيشابور، مورد بررسي قرار گرفتند. حدود 70 درصد از خانوارهاي مورد بررسي 5 گروه اصلي غذايي را مي­‌شناختند و حدود 40-70 درصد نسبت به نقش اين گروه‌­ها در بدن انسان آگاهي داشتند. در اكثر موارد بررسي شده نگرش خانوارها در زمينه تغذيه مطلوب بود (65-100 درصد). نتيجه­‌گيري مطالعه حاضر نشان دهنده آگاهي، نگرش و عملكرد متوسط تا خوب خانواده‌­هاي شهري و روستايي نيشابور در زمينه اصول كاربردي تغذيه مي­‌باشد. نتايج اين پژوهش مي­‌تواند دفتر بهبود تغذيه را در بهبود طراحي و اجراي موثر برنامه‌­هاي مداخله­‌اي براي پيشبرد سلامت تغذيه‌­­اي اقشار جامعه ياري كند.

Introduction Lack of nutritional knowledge is one of the most important reasons for nutritional problems and consequently im­proper practice, which can lead to several complications. The aim of this study was to assess the knowledge, attitude, and practice of urban and rural households toward principles of nutrition in Neyshabour. Materials and Methods This cross-sectional study investigates the knowledge, attitude, and practice of urban and rural households towards principles of nutrition in Neyshabour. The sampling method at households' level was single stage cluster sampling with equal size clusters. The incumbent data was collected by a structured questionnaire and through the interview with the eligible subject in each household. Results A total of 385 households were selected as overall sample size. Around 70% of households were aware of food groups. About 40-70% had correct knowledge about the roles of food groups. Most of the households had accurate knowledge about the reason for food eating. Conclusion Knowledge, attitude, and practice levels of households toward principles of nutrition weremoderate and good. The results of this study can be used for proper intervention for improving health society.