ارتباط بين متغيرهاي دموگرافيك، اقتصادي- اجتماعي و مرتبط با سطح سلامت با تقاضاي ويزيت پزشك عمومي در شهر اصفهان در سال هاي 95-94

The Relationship between Demographic, Socioeconomic and health- Related Variables with Demand of General Practitioners’ Visits in Isfahan

بالا بودن هزينه ها در بخش بهداشت و درمان باعث شده است تا سياست گذران براي مديريت صحيح تر هزينه ها به اجراي سيستم ارجاع بپردازند. با توجه به اينكه پزشك عمومي در سيستم ارجاع اهميت زيادي دارد، مي توان با تعيين ارتباط بين متغيرهاي مختلف وابسته به مراجعه كنندگان (دموگرافيك، اقتصادي اجتماعي و مرتبط با سطح سلامت) با تقاضاي ويزيت پزشك عمومي، به ارائه اطلاعات مفيد براي سياست گذار نسبت به تنظيم نقش پزشك خانواده و دستيابي به يك نظام ارجاع كارآمد اقدام كرد. اين مطالعه، يك مطالعه كاربردي،كمي و مقطعي مي باشد. جامعه آماري افراد مراجعه كننده به پزشك عمومي در سال 95-94 در شهر اصفهان بود. 425 نفر اندازه نمونه براي اين مطالعه محاسبه و با استفاده از ابزار پرسشنامه به جمع آوري اطلاعات اقدام شد. با توجه به اينكه متغير پاسخ كمي گسسته مي باشد، از مدل داده هاي شمارشي براي تحليل استفاده شد. براي تحليل داده ها از نرم افزار SPSS 22 استفاده گرديد. ميزان مراجعه خانم ها نسبت به آقايان به طور متوسط 15 درصد بيشتر، ميزان مراجعه در افراد مجرد به طور متوسط 17 درصد كمتر از افراد متاهل و سطح درآمدي خانوار بر روي تقاضاي ويزيت پزشك عمومي تاثيري معنادار داشت. سطوح سلامتي و تعداد بيماري قبلي هر دو با مقدار احتمال (P-Value)، 0/0001> معنادار بودند. با توجه به اينكه افراد داراي سطح سلامتي بدتر و داراي بيماري مزمن قبلي، خانم ها و متاهلين بيشتر به پزشك عمومي مراجعه كرده اند، مي توان پيشنهاد نمود تا آموزش كافي براي افراد داراي بار مراجعه بالا از طرف پزشك خانواده براي كاهش مراجعه داده شود.

Abstract: High costs in the health sector have led policy-makers to implement referral systems for more cost-effective management. Considering the importance of general practitioners in the referral system, it is possible to determine the factors affecting demand for general practitioners’ visits, regulation of the role of family physicians and achievement of an effective referral system can be possible. This study is an applied, quantitative, and cross-sectional study. The statistical population of consisted of the individuals referring to general practitioners in Isfahan in 2015-2016. A sample of 425 participants were selected for this study and copies of a questionnaire was used to collect data. Considering that the response variable is quantitative discrete, a count data model was employed for the analysis. Data were analyzed using SPSS-22 software. The average rate of women referring to general practitioners was 15% higher than that of men. The average number of visits of single individuals was 17% lower than that of the married ones. Household income significantly affected the demand for GPs. Health levels and the number of previous illnesses were both significant with the probability value (P-Value), 0.0001. Considering that individuals who have worse health conditions with previous illnesses, women and married individuals have referred to general practitioners higher than other groups, it can be suggested that family physicians should provide adequate training for individuals with a high rate of referring to general practitioners to reduce their rate of referral.