سنجش پتانسيل ظرفيت‌هاي بازآفريني فرهنگ مبنا در محله فهادان يزد با هدف توسعه گردشگري در محله

ارتباط تنگاتنگ فرهنگ با اقليم، محيط زندگي و شيوه زندگي ساكنان، مي‌تواند زمينه‌اي قوي، جاذب و متنوع يعني استفاده حداكثري از سرمايه فرهنگي كه با تلقي كردن فعاليت‌ها و رويدادهاي فرهنگي به مثال عامل تسهيل گر و نيروي محركه بازآفريني شهري منجر به بازآفريني فرهنگ مبنا مي‌گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسي ظرفيت‌هاي رويكرد بازآفريني فرهنگ مبنا در موفقيت گردشگري شهري در محله فهادان يزد است. نوع تحقيق كاربردي و روش آن توصيفي تحليلي است. براي جمع‌آوري اطلاعات از روش‌هاي كتابخانه‌اي اسنادي و ميداني پيمايشي با استفاده از ابزار پرسشنامه استفاده‌شده است. جامعه آماري پژوهش گردشگران داخلي و خارجي در شهر يزد و محله فهادان مي‌باشند كه نمونه آماري آن برابر با 268 نفر مي‌باشد. نتايج تحقيق با استفاده از تحليل رگرسيون چند متغيره نشان داد كه در ميان چهار مؤلفه بازآفريني فرهنگ مبنا يعني كيفيت‌هاي زيست‌محيطي، صوري، عملكردي و معنايي، مؤلفه معنايي بيشترين ظرفيت را در محله به‌منظور ايجاد بازآفريني فرهنگ مبنا و توسعه گردشگري داراست و در مقابل مؤلفه عملكردي نياز به تقويت و برنامه‌ريزي بيشتري متناسب با اهداف بازآفريني و توسعه گردشگري دارد. اين ترتيب اولويت‌ها نشان از اين است كه محله فهادان با توجه به قدمت و پيشينه تاريخي خود از بعد معنايي و تصوير ذهني بالايي براي بازديدكنندگان محله برخوردار است به‌طوري‌كه انتقال معنا به‌خوبي در محله صورت گرفته است. عناصري كه توانسته است در تصوير ذهني استفاده‌كنندگان جاي خود را باز كند، بقعه شيخ فهادان، مسجد قدمگاه، مسجد فهادان، مدرسه ضيائيه (زندان اسكندر) مي‌باشند. سازمان فضايي موجود محله تا حد زيادي با تصوير ذهني گردشگران تطابق دارد. همچنين وجود تعاملات اجتماعي در يك فضاي عمومي محلي باعث شده است تا استفاده‌كنندگان اين فضاها را دوست داشته باشند و به‌صورت داوطلبانه بخواهند كه در آن فضا حضور پيدا كنند.