برنامه درسي فرارشته‌اي مبتني بر تحليل لايه اي علّي: مفروضه هاي فلسفي، دلالت ها و مدلي براي آموزش

امروزه رويكرد فرارشته‌اي در كانون توجه بسياري از رشته ها بويژه  برنامه‌ درسي  قرار گرفته است. مطالعات فرارشته اي، رويكردي جامع براي فائق آمدن بر دشوارهاي برنامه درسي رشته اي و مواجهه با پيجيدگي هاي زندگاني بشر در عصر جديد است.در عين حال، تجلي اين رويكرد  در قلمروي برنامه درسي با چالش هاي فلسفي و پداگوژيكي، مسائل و مسئوليت‌هاي مؤثر بر فرآيند تدريس، مسائل و مسئوليت‌هاي مؤثر بر دانشجويان، مسائل و مسئوليت‌هاي مؤثر بر طراحي دروس، مواجه است. در اين مقاله بانظربه مواضع مختلف در خصوص رويكرد فرارشته اي، به اين چالش ها پاسخ داده شده است و بنابراين مباني معرفت شناختي، ، چارچوب مفهومي و مدل برنامه درسي فرارشته اي مبتني بر تحليل لايه اي علي آموزشي، برگرفته از نظريه رئاليسم انتقادي باسكار، تبيين شده است. در پايان خاطرنشان شده است كه فرارشته‌اي در عرصه برنامه درسي، متضمن طيفي از تعديل‌ها و تطبيق‌هاي نهادي است كه در چارچوب مجموعه‌هاي فعلي آموزشي به‌سادگي قابل انطباق و سازواري نيستند.  بنابراين بر اساس مبادي فلسفي، معرفت شناختي و پداگوژيكي، مفهوم پردازي تازه اي از برنامه درسي فرارشته اي و دلالت هاي آموزشي آن ارائه شد.