عنوان مقاله :
كاربردشناسي معاني ارجاعي واژگان در فرآيند ترجمه نهجالبلاغه
پديد آورندگان :
فتحي مظفري ، رسول دانشگاه بوعلي سينا , مسبوق ، مهدي دانشگاه بوعلي سينا - گروه زبان و ادبيات عربي , قائمي ، مرتضي دانشگاه بوعلي سينا - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
معناي ارجاعي , ترجمههاي نهجالبلاغه , تعادل و برابري
چكيده فارسي :
يكي از اصول بسيار مهم در حوزه هاي معني شناسي و به ويژه فن ترجمه، شناخت نوع واژگان كاربردي در يك زبان است. اگر كوچك ترين واحد ترجمه را، واژگان زبان مبدأ بدانيم، در اين بين با دو نوع معناي كلّي مواجه خواهيم بود كه عبارتند از: معناي استعمالي و معناي بافتي. معناي استعمالي كه بهعنوان معناي ارجاعي نيز شناخته شده است، نخستين راهنماي مترجم براي دستيابي به برابري در ترجمه به شمار مي رود. در اين جستار كوشيده ايم ضمن تبيين اهميت شناخت معناي ارجاعي در دستيابي به برابري دقيق ترجمه اي در متون ديني، به روش توصيفي تحليلي، عملكرد پنج ترجمه فارسي خطبه هاي نهج البلاغه شامل ترجمه هاي آقايان جعفري، دشتي، شهيدي، فقيهي و فيض الاسلام را در برگردان معاني ارجاعي يك صد و دوازده واژه مورد نقد و بررسي قرار دهيم. برآيند پژوهش نشان مي دهد كه هر چند شناخت معناي ارجاعي واژگان نسبت بهمعناي بافتي ساده تر بهنظر مي رسد؛ اما همواره ترجمۀ يك اثر به زبان ديگر، با چالش هايي همراه است كه از جملۀ اين چالش ها مي توان به عدم شناخت ساختار واژگان و التباس شكلي و معنوي واژگان زبان مبدأ با واژگان ديگر اشاره نمود. وجود چنين مسايلي باعث شده كه ترجمه هاي يادشده در پار ه اي از موارد، از مقولۀ تعادل واژگاني و ارائۀ برابرنهادهاي دقيق، فاصله بگيرند.
عنوان نشريه :
دوفصلنامه مطالعات ترجمه قرآن و حديث