عنوان مقاله :
بدنمندي سوژه در ميانۀ هستيشناسي و اخلاق: واكاوي پديدارشناسانه بَدن در انديشۀ هايدگر و لويناس
پديد آورندگان :
ريخته گران ، محمدرضا دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه , صيادمنصور ، عليرضا دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه
كليدواژه :
امانوئل لويناس , بدنمندي , پديدارشناسي اخلاق , درسگفتارهاي زوليكون , مارتين هايدگر , هستيشناسي بنيادين
چكيده فارسي :
هايدگر در هستي و زمان به بحث از بدنمندي «دازاين» نپرداخته است و آن را به مجالي ديگر موكول كرده است، يعني در درسگفتارهاي زوليكون (1969۔1959م) كه براي پزشكان و روانشناسان سوئيسي ارائه شدهاند. او اين واقعيت بنيادين كه بدنمنديِ دازاين گشايشي به روي جهان است، اگزيستانس او فراي بدن فيزيكي اوست و ميتواند جهان را در افق بدنمندياش تفسير نمايد را با عنوان «بدنبخشي پيشرونده» معرفي ميكند. در طرف مقابل، لويناس با رويكرد اخلاقي خاص خود به نقدِ دازاين هايدگري ميپردازد: دازاين هايدگري آنجوري كه بايد انضمامي و «از گوشت و خون» ديگر آدميان نيست! لويناس بر اين عقيده پافشاري ميكند كه مواجهۀ چهره به چهره سوژه با ديگري در مقام شرط امكان اخلاق ذيل واقعيتِ بدنمندانه ميگنجد. حكمت نوين بدن در بستر برقراري رابطۀ اخلاقي من با ديگري و گشودگي من دربرابر طلب و نيازهاي او شكل ميگيرد. در اين مقاله، ضمن واكاوي پديده بدنمندي سوژه در پديدارشناسيهاي متفاوت اين دو فيلسوف به مداقّه درباب نقد لويناس، يعني «از گوشت و خون» نبودن دازاين هايدگري پرداخته خواهد شد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي - كلامي