عنوان مقاله :
عليّت عدمي و بررسي يك روايتِ ناواقعگرايانه
پديد آورندگان :
طالقاني ، علي دانشگاه باقرالعلوم(ع) - گروه فلسفه و كلام
كليدواژه :
عليّت عدمي , ناواقعگرايي علّي , هلن بيبي , دونالد ديويدسون , ديويد لوئيس
چكيده فارسي :
در زبان روزمره، زبان علمي، احكام اخلاقي و دعاوي حقوقي جملات زيادي وجود دارد كه در آنها امري عدمي، علّت يا معلول يا هم علّت و هم معلول واقع شده است؛ جملاتي مانند: «بيتوجهيِ حامد به گُلها علّت از ميان رفتن آنهاست»، «كمبود ويتامينِ دي علّت بيماري نرماستخواني است» و «خودداري جرّاح از جراحي، علّت مرگ بيمار است». عليّت مورد استفاده در اين جملات را ميتوان «عليّت عدمي» خواند. يك پرسش اساسي دربارۀ اين دست جملات اين است كه آيا كاربرد واژۀ «علت» در چنين مواردي، ناشي از بيدقتي و تسامح است يا حاكي از امري واقعي و مستقل از ذهن ما. به بيان ديگر، آيا بايد تعبير «عليّت» در اين جملات را واقعگرايانه خوانده، حاكي از امري عيني دانست و يا آنكه بايد آنها را ناواقعگرايانه خواند و بيانِ محرَّفي از واقعيت شمرد. هلن بيبي از جمله فيلسوفان تحليلي است كه از موضعي ديويدسوني بر ناواقعگرايي در عليّت عدمي استدلال كرده است. نگارنده پس از توضيح كوتاه عليّت عدمي و طرح مسئله، به صورتبندي و ارزيابي استدلالهاي بيبي پرداخته، نشان داده كه استدلالهاي او ناتمام است. ادعاي نويسنده در اينجا، صرفاً انتقادي و سلبي است و به منزلۀ دفاع از واقعگرايي در عليّت عدمي نيست.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي - كلامي