امكان سنجي پياده سازي نظام مديريت مقصد گردشگري ورزشي ايران

نظام مديريت مقصد شبه مجموعه‌اي از اطلاعات كامپيوتري شده در مورد يك مقصد اطلاق مي‌شود. نظام مديريت مقصد ها معمولا حاوي اطلاعاتي در خصوص جاذبه‌ها و تسهيلات هستند و غالبا قابليت انجام رزرواسيون و ثبت را نيز در خود دارند. هدف از پژوهش حاضر امكان سنجي پياده‌سازي نظام مديريت مقصد گردشگري ورزشي ايران در سال 1390مي‌باشد. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر روش شناسي تحقيق توصيفي و پيمايشي است. جامعه آماري اين تحقيق را كليه مديران تربيت بدني و ميراث فرهنگي استان‌هاي كشور به تعداد 60 نفر تشكيل مي‌دهد. كليه جامعه آماري  به عنوان نمونه آماري در نظر گرفته شد (N=n=60). ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته متشكل از 25 سوال براي نظر سنجي از مديران تربيت بدني و ميراث فرهنگي مي‌باشد.براي تجزيه و تحليل داده‌هاي تحقيق از آمار توصيفي و وآزمون t تك نمونه‌اي استفاده گرديد و از بسته نرم افزار آماري SPSS كمك گرفته شد. يافته‌هاي حاصل از آزمون t تك نمونه‌اي بر اساس 10/98= t محاسبه شده در سطح معني‌داري 0/001 نشان داد كه الزامات اطلاعاتي سازمان‌هاي مديريت مقصد (DMO) در ايران امكان پياده سازي نظام مديرت مقصد گردشگري ورزشي ايران را ميسر مي‌سازد. نتايج نشان داد كه زير ساخت‌ها و الزامات تجارت الكترونيكي مورد نياز جهت پياده سازي نظام مديريت مقصد ايران در بخش گردشگري ورزشي امكان پياده سازي اين نظام را ميسر مي‌سازد (0/001=p و 10/355= t).بسترهاي تجارت الكترونيكي موجود در ايران امكان ارائه اطلاعات بر روي پلت فرم‌هاي مختلف فناوري اطلاعات را به كاربر نهايي (گردشگران ورزشي) مي‌دهند(0/001=p و 1/84= t). عملكردو ساختار سيستم‌هاي مديريت مقصد ايران امكان مديريت اثربخش مقصد را براي سازما‌ن‌هاي مديريت ورزشي فراهم آورده است (0/001=p و 14/31= t). به طور كلي مي‌توان نتيجه گرفت كه با بهره‌گيري صنعت گردشگري از درس‌هاي اوليه DMSها، انتظار مي‌رود كه DMSها آينده روشن‌تري را براي مقاصد ايران رقم بزنند.