كاربرد نگاشت شناختي فازي به منظور طراحي ساختار علّي و تحليل توانمندسازهاي مديريت زنجيره تامين پايدار در صنعت پتروشيمي

نگاشت شناختي فازي به عنوان يكي از روش‏هاي توسعه‌يافته در چارچوب مدل‌سازي نرم، اين قابليت را دارد كه ماهيت پيچيده و مبهم مسائل را در قالب روابط علّي ساختاردهي كند و تحليل كمّي از مسئله براي تصميم‌گيران ارائه دهد. هدف از اين تحقيق، تحليل مولفه‏هاي موثر در دستيابي به مديريت زنجيره تامين پايدار در صنعت پتروشيمي با استفاده از روش نگاشت شناختي فازي است. تحقيق حاضر از لحاظ نوع و هدف، كاربردي و از جهت نحوه به دست آوردن داده‏ها، توصيفي است. جامعه آماري تحقيق، مديران ارشد و مياني شركت ملي صنايع پتروشيمي و شركت‏هاي وابسته است. نمونه‏گيري مبتني‌بر روش دلفي و با استفاده از روش نمونه‏گيري هدفمند صورت گرفته‌است. به منظور دستيابي به هدف تحقيق، مولفه‏هاي موثر در انطباق پايداري در زنجيره تامين با روش فراتركيب استخراج و با استفاده از روش‌شناسي نگاشت شناختي فازي، ساختار علّي توانمندسازهاي مديريت زنجيره تامين پايدار ايجاد شد. در نهايت هر يك از مولفه‌ها در چارچوب اين ساختار مورد تحليل قرار گرفت. بر اين اساس، مولفه‏هاي اشتراك‏گذاري منابع، تعهد شركا به پايداري، تعهد به توسعه پايدار و آگاهي اعضاي زنجيره تامين به ترتيب بيشترين اثرگذاري را در انطباق پايداري در زنجيره تامين صنعت پتروشيمي دارند.