مطالعه پديدار شناختي از تجارب معلمان برخوردار از تحصيلات دكتري تخصصي از مواجه آنان با خدمات مبتني بر نگهداري منابع انساني

هدف اصلي اين پژوهش، بررسي تجارب معلمان با شرايط تحصيلات آكادميك بالا درخصوص خدمات مبتني بر نگهداري نيروي انساني است. روش پژوهش، كيفي و از نوع پديدارشناختي مي باشد. شركت كنندگان در اين پژوهش معلمان با تحصيلات دكتري تخصصي شاغل در مديريت آموزش و پرورش شهرستان مرند بودند كه با روش نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند و حجم آن با توجه به ماهيت پژوهش كيفي تا اشباع نظري داده ها (8 نفر) ادامه يافت. داده ها از طريق مصاحبه عميق نيمه سازمان يافته گردآوري شد. روش تجزيه و تحليل اطلاعات روش كدگذاري موضوعي و استفاده از روش هفت مرحله اي كلايزي بود. روايي پژوهش حاضر از نوع روايي دروني بود كه بدين منظور آناليز داده ها توسط هر دو نويسنده مقاله به منظور بازسازي واقعيت انجام گرديد. سپس داده ها و تفسير از آن ها در اختيار خود معلمان كه به عنوان شركت كننده در پژوهش بودند قرار گرفت تا صحت داده ها و تفسير از آن را تاييد بكنند. براي افزايش پايايي پژوهش، مصاحبه ها با يك برنامه قبلي در يك فضاي مناسب و رعايت شرايط مصاحبه با راهنمايي هاي لازم و به دور از سوگيري و اعمال نظر شخصي انجام مي گرفت. از تحليل داده ها، تعداد 16 زير درون مايه استخراج شد و اين زيردرون مايه ها به ترتيب در 4 درون مايه اصلي (رضايت شغلي، شايسته سالاري، ارتقاي شغلي، تعهد سازماني) طبقه بندي شدند. يافته هاي پژوهش نشان داد عدم توجه به بهبود ارتقاي شغلي، عدم شايسته سالاري و عدم رضايت شغلي نقش مثبتي در خروج اين معلمان به رغم داشتن تعهد سازماني و علاقه به شغل معلمي از سيستم آموزش و پرورش داشت. بنابراين مي توان گفت بايستي تحولي در ساختار و تشكيلات و مقررات فعلي آموزش و پرورش متناسب با نظام شايسته سالاري و كاهش بوروكراسي و تقويت مديريت مشاركتي صورت گيرد.