عنوان مقاله :
كاربردپذيري واژه جان در مقايسه با روان در فرهنگ و ادب بومي با تاكيد بر مثنوي معنوي
عنوان به زبان ديگر :
Utilize Spirit terms in compare psyche of native’s culture and literature with emphasis on Masnavi
پديد آورندگان :
اسماعيلي، معصومه دانشگاه علامه طباطبايي - گروه مشاوره , محمدي، رزگار دانشگاه شهيدچمران اهواز - گروه مشاوره
كليدواژه :
تبار شناسي , مثنوي معنوي , روان , جان
چكيده فارسي :
مقدمه
هدف از اين پژوهش جستجوي معاني ، ريشه ها و تبار، واژه هاي جان و روان در فرهنگ و ادبيات ايراني است و از آن طريق به اثبات رساندن اين فرض است كه كاربرد واژه روان براي شناسايي و درمان بدونه توجه به بسترو زمينه بومي بوده است و به نظر مي رسد واژه جان معادل مناسب تري است.
روش
به وسيله تحليل تبار واژه ها ، پژوهش در صدد نشان دادن كاربرد خطاي واژه روان است. به اين منظور كتاب مثنوي معنوي به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد كه ابيات مرتبط با واژه جان و روان در شش دفتر آن جستجو شد و همچنين از فرهنگ هاي لغات نيز به اين منظور استفاده شده است. در نهايت به مقايسه و تحليل معاني و كاربرد اين واژه ها پرداخته شده است.
يافته ها
نتيجه پژوهش نشان دادكه واژه روان معادلي مجرد و لاهوتي برابر روح درادبيات فارسي است. چون روح ناشناخته و دانش آن در نزد خداونداست در مقايسه با جان كه دستگاه شناساي و نفس ناطقه است و با تن پيوستگي دارد، واژه مناسب تري براي شناسايي و درمانگري است وكاربرد واژه روان بدونه توجه به اين معاني و بستر بومي بوده است.
نتيجه گيري
از طريق تحليل تبار مشخص شد كه كاربرد واژه روان بدونه توجه به بستر فرهنگي و بومي بوده است وكاربرد آن فقط به خاطر استعمال فراوان آن بوده است و واژه جان در مقايسه با آن معادل مناسب تري است.
چكيده لاتين :
The aim of this study was defined by
its roots and origins, words in Persian
Literature and Culture is the soul and
mind and psyche and demonstrating
that this assumption is to identify and
treat psyche term, regardless of the
local context . Spirit seems to have
been the equivalent of the term is
more appropriate. Analysis of the
genealogy words, the study seeks to
demonstrate the use of the term
psyche error .Ultimately, the
comparing and analyzing the
meanings of these words have been
used. The result showed that Spirit
seems to have been the equivalent of
the term is psyche.
عنوان نشريه :
رويش روان شناسي