كليدواژه :
مثلث شخص و تعارض , انتقال , رنج , روان پويشي , تجربه
چكيده فارسي :
اين مقاله نگاهي كلي به مفاهيم، ضروريات، گستره، اهداف، تكنيك ها و مباني اين حوزه از درمان روان پويشي دارد. در مقاله حاضر با روشن سازي مكانيزم اثربخشي اين درمان در كاهش علائم رنج آور بيماري هاي پزشكي و رواني سعي بر گسترش افق ديد روانكاوان و علاقه مندان به اين حوزه جديد درماني مي شود. موارد بررسي شده در اين پژوهش جديدترين مقالات اين حوزه، كتب مرتبط و بررسي و تحليل تجربيات درمانگران مطرح آن است. روان درمانگري پويشي فشرده كوتاه مدت باوجود نوظهور بودنش جزو اثربخش ترين روان درماني ها تلقي مي شود و به دليل اصالت ايراني خود و اهميت قائل شدن براي تجارب و هيجانات و اصالت احساس و تقدم هيجان بر تفكر درك شور خودمان نيز طرفداران زيادي دارد و به سرعت رو به گسترش است. اين مقاله با بررسي اصول بنيادي روان پويشي و مفاهيمي مانند احساس، اضطراب و دفاع كه موردپذيرش اكثر روش هاي درماني است مي تواند براي تمامي درمانگران ثمربخش باشد. هدف نهايي مقاله حاضر، روشن سازي مسير درمانگران علاقه مند و متخصصان اين حوزه است. با توجه به اصالت تجربه و نمايان شدن تجربه در روابط و زندگي آدمي مثلث روابط و مثلث تعارض اساس كار اين درمان را شكل مي دهد، مثلث تعارض به عوامل دروني مشكل مانند احساس و دفاع اشاره دارد و مثلث روابط به بافت و عوامل بين فردي مشكل مي پردازد. اساس درمان از طريق بازسازي مثلث تعارض (سير توالي احساس، اضطراب و دفاع) در قالب مثلث روابط خصوصا رابطه بيمار با درمانگر در جلسه درماني است، احساسات سركوب شده بيمار نسبت به والدين اين بار در بافت درماني و به صورت آگاهانه نسبت به درمانگر تجربه، پردازش و نام گذاري مي شوند، تجربه هيجانات منجر به خنثي شدن دفاع ها و رهايي از رنج خودساخته مي شود. رنج خود ساخته نتيجه وجدان بيماري است كه سوخت آن احساس گناه ناهشيار فرد و تمايل به قرباني شدن و مقاومت است. وجه مميزه اساسي اين درمان از روانكاوي سنتي، خنثي كردن مقاومت انتقالي، تقويت پيمان درماني، تاكيد و فشار بر تجربه آني احساسات و توجه مضاعف بر علائم بدني است به طوري كه مي توان آن را تلفيقي از روانكاوي و فنون رفتاردرماني با هدف حساسيت زدايي هيجاني دانست. تبحر درمانگر اين حوزه بيش از هر چيزي در خوب ديدن خلاصه مي شود. نزديكي به تجارب هيجاني بايد در لحظه ديده شود و به بيمار نشان داده شود تا فرآيند درماني موثر واقع شود؛ شجاعت، جسارت و به هوشياري درمانگر ازجمله عوامل مهمي است كه مي تواند روند درماني بيمار را دقيق و سريع و ماندگار كند.
چكيده لاتين :
This paper presents an overview of the
concepts, requirements, scope, objectives,
techniques and principles of this area of
psychodynamic therapy. Moreover, with
further analysis and consideration of the
impact and effectiveness of the forementioned
therapy on reduction of pain
causing symptoms of Medical and
psychiatric diseases, it also tries to expand
the horizons of psychoanalysts and those
interested in this new field of health care.
Cases studied in this research are the
following; Latest articles in this field,
related books and analyzing the
experiences of known therapists of this
field. Despite the fact that intensive and
short-term dynamic psychotherapy is
somewhat of a newfound subject, it is
deemed to be among the most effective
psychotherapy methods, and since it is of
Iranian origin and it also accentuates the
importance of experience, excitements,
originality of emotions and the primacy of
emotion over thinking, it has many
advocates here in our own country, and is
rapidly expanding. This article, by
reviewing the basic principles of
psychodynamic therapy and concepts such
as emotion, anxiety and defensive
mechanism which is accepted by the
majority of therapies, can be fruitful for all therapists. The ultimate goal of this paper
is to clarify the path to interested therapists
and specialists in this field. According to
the originality of experience and its
visibility in human relationships and life,
person triangle and conflict triangle form
the basis of this treatment, conflict triangle
refers to internal factors, such as emotions
and defense mechanism and person
triangle refers to the context and
interpersonal factors of the problem. The
basis of the treatment takes place through
the reconstruction of conflict triangle
(process of emotion sequence, anxiety and
defense mechanism) in the form of
relationship triangle, especially patienttherapist
relationship during therapy
sessions. The patient's repressed feelings
towards parents, in the context of therapy
with awareness to experience therapist,
will be analyzed and named. Experiencing
the excitements leads to the neutralization
of defense mechanisms and liberation
from self-constituted sufferings. Selfconstituted
suffering is the result of a
super-ego which is fueled by unconscious
guilt, willingness to sacrifice and
resistance of the individual. The basic
difference of this therapy from traditional
psychoanalysis is thwarting the
transferable resistance, strengthening the
therapeutic alliance, emphasis and
pressure on experiencing instantaneous
emotions and an additional focus on
physical symptoms, in a way that it can be
a combination of psychotherapy and
behavioral therapy techniques with the
objective of emotional desensitization.
Skillfulness of therapists in this field can
be summarized in making fine
observations. Being close to emotional
experiences should be seen at the moment
of its occurrence and pointed out to the
patient so that the therapeutic process shall
be effective. Courage, boldness and
mindfulness of the therapist is amongst the
important factors that could make the
process of treating patients, quick,
accurate and persistent.
