يك استعاره، يك سكانس بررسي روايت‌شناسي سكانسي از فيلم «اعتراض» كيميايي با رويكرد پيكره‌اي به تحليل انتقادي استعاره

اين پژوهش با هدف بررسي روايت شناسي سكانسي از فيلم «اعتراض» كيميايي با رويكرد پيكره اي به تحليل انتقادي استعاره، به دنبال دستيابي به شيوه مفهوم سازي ذهن از موضوعات مهم بينارشته اي در حوزه زبان‌شناسي و روايت شناسي شناختي است. در اين راستا، استعاره ها اهميت بسياري در انتقال مفاهيم دارند. از طرفي سينما، به عنوان يكي از ابزارهاي مهم ارتباطي، با بهره جستن از استعاره به معناسازي مي پردازد. مقاله حاضر با درنظر گرفتن روابط اين مفاهيم و با اتكا به فيلم «اعتراض»، مفهوم‌سازي از طريق استعاره‌ها را تبيين مي‌كند. اين مقاله با رويكردي كه در زبان‌شناسي شناختي به تحليل استعاره در متون حوزه هايي مانند سياست، دين، اقتصاد و مطبوعات مي پردازد، چگونگي فرايند مفهوم سازي در روايت سينمايي را كه تلفيقي از عناصر زباني و غيرزباني مانند صدا، موسيقي، حركت و نور است، نقد و بررسي كرده و با استفاده از روش تحليلانتقادياستعاره، تركيبي از زبان‌شناسي پيكره اي با تحليل گفتمان  انتقادي و زبان‌شناسي شناختي، به آشكارسازي ايدئولوژي هاي مخفي و كاركردهاي رتوريكي «اقناع» و «ارزيابي» استعاره در روايت فيلم پرداخته است. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه روايت فيلم و سكانس منتخب براساس استعاره غالب «اميرعلي باغبان است» شكل گرفته‌ است. همچنين مشخص شد كه اين روش به خوبي مي تواند براي تحليل، تفسير و تبيين استعاره زباني در روايت فيلم به كار گرفته شود.