عنوان مقاله :
شگرد روايي «همانيِ تراجهاني» در داستانهاي كودك و نوجوان با رويكرد هستيشناختي
پديد آورندگان :
زنجانبر ، امير حسين دانشگاه تهران - گروه زبانشناسي رايانشي
كليدواژه :
همانيِ تراجهاني , اتصال كوتاه , بينامتنيت , روايت شناسي , حلقه هاي عجيب , هستي شناسي , نقد داستان كودك و نوجوان
چكيده فارسي :
ژرار ژنت با نگاهي زبان شناختي هرگونه ارتباط آشكار يا پنهان بين متون را «ترامتنيت» ناميد. برايان مك هِيل با نگاهي فلسفي متن را به مثابۀ جهان نگريست و رابطۀ بين اين جهان ـ متنها را «تراجهاني» خواند. مك هيل اصطلاح «همانيِ تراجهاني» را از اُمبرتو اكو وام گرفت و آن را در معناي «تناسخ سوژه ها از يك جهان ـ متن به جهان ـ متن ديگر» بهكار بست. هدف او از اين رهيافت تبيين «عامل هستي شناختي غالب» در متون پسامدرن بود. پژوهش حاضر در اين پيش فرض با مك هيل هم قول است كه: نهتنها در داستان هاي پسامدرن، بلكه در داستان هاي تخيلي كودك و علمي ـ تخيلي نوجوان نيز عنصر غالب از مقولۀ هستي شناختي است، نه معرفت شناختي. از همين رو رويكرد «هستي شناختي» براي بررسي شگرد «همانيِ تراجهاني» اختيار شده است. «همانيِ تراجهاني» يكي از مهمترين شيوه هاي فانتزي ساز در داستان هاي تخيلي كودك و علمي ـ تخيلي نوجوان بهشمار مي آيد. هدف تحقيق پيشرو اين است كه با روش تحليلي ـ توصيفي داستان هاي قائم بر اين شگرد هستي شناختي را وفقِ روابط ساختاري بيناجهاني شان مطالعه و رده بندي كند. مسئلۀ پژوهش چگونگي تأثير جهان ـ متنها بر ايجاد شرايط همانيِ تراجهاني در داستان هاي كودك و نوجوان است. در گسترۀ ادبيات داستاني، پژوهش حاضر براي نخستين بار به همانيِ تراجهاني و ارتباط جهان ـ متنهاي زمينه ايِ آن مي پردازد. پژوهش پيشِ رو از منظر كاربردي، مي تواند براي آفرينش هاي ادبي ـ فانتزي ايدهبخش و براي كارگاه هاي «نويسندگي خلاق» كارآمد باشد. از آنجا كه هر رده بندي ساختاريِ متون مي تواند تمهيدي باشد براي مقايسه و نقد تطبيقي، لذا از منظر نظري نيز لزوم پژوهش انكارناپذير مي نمايد.
عنوان نشريه :
روايت شناسي